7aaaeb71-a083-441d-86c0-57e436e04505
اقای حسینی چیزی به برپایی انتخابات باقی نمانده است. اگر موافق باشید پیش از انکه به مسائل مربوط به انتخابات و شکل گیری طیف تحول بپردازید .از خودتان بپرسم . خانواده شما ترکیبی از طیف های مختلف سیاسی است ایا این موضوع تاثیری در حضور شما در اتاق بازرگانی داشته است .
ما یک خانواده ۹ نفره هستیم؛ چهار برادر و پنج خواهر. سید محمد کوچکترین برادر خانواده است. خانواده ما در رفسنجان کاملا شناخته شده است. مادرمان از خانوادههای متمول و اصیل رفسنجان بود. مرحوم پدرم نیز از خانوادهای مذهبی بود که در رفسنجان کسب و کار تجاری داشت. برادر بزرگ خانواده، حاج سید احمد است که ۵۵ سال سن دارد و در حال حاضر مدیر عامل شرکت مرآت است. او تنها برادر خانواده ما است که اهل سیاست نیست و خط بندی سیاسی ندارد. سید محمود، برادر دوم خانواده، از استادان دانشگاه شهید بهشتی است و ریاست مرکز پژوهشها و مطالعات اتاق تهران را بر عهده دارد. او از پایهگذاران انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه بود. در کل، ایشان افکار چپ سیاسی دارد اما از سیاست به عنوان ابزاری برای مقاصد شخصی و رسیدن به قدرت استفاده نکرد. به خاطر دارم در سالهای اول دولت اصلاحات، ایشان در جلسات شورای سردبیری روزنامه مشارکت مدام به همکارانش تذکر میداد که با آقای هاشمی کاری نداشته باشند. من هم سومین برادر این خانواده هستم . سید محمد هم وابسته به هیچ جریان سیاسی نیست.اگرچه هر کدام گرایش های متعددی داریم امابه مسائل کاری یکدیگر کاری نداریم.
*اقای حسینی از برادر کوچکتان(وزیر ارشاد فعلی ) و نظرشان در باره پارلمان خصوصی بگویید؟
همانطور که اشاره کردم سید محمد برادر آخر خانواده است و البته به لحاظ خط و فکر سیاسی نیز همفکر سه برادر دیگر نیست. روزي كه من وارد انتخابات شدم برادرم وزير نبود و من زندگي خودم را داشتم، خيليها از ما سوال ميكنند كه پشتوانه تحولخواهان در انتخابات چه خواهد بود. ما ميگوييم عملكرد ما در اين هفت، هشت سال پشتوانه ما خواهد بود، من در تمامی كميسيونها و سمينارها شركت ميكردم و بیشتر از اينكه از منافع خودمان دفاع كنم از منافع ملی و بخش خصوصی دفاع ميكردیم.
* برادر شما درباره حضور شما در پارلمان بخش خصوصی چه نظری دارند؟ ایا پيشنهادیا انتقادی نداشته اند؟
اگر چه ایشان خط فکری خودشان را دارند ولی در مسائل اقتصادی و فرهنگی کشور با ما مشورت می کنند و حضور ما در عرصه های اجتماعی خصوصا اتحادیه و اتاق حمایت می کند و با مساعدت ایشان به زودی مجوز نشریه دنیای انرژی جهت اتحادیه صادر می گردد.
* چطور شدکه به اتاق بازرگانی امدید اشنایی شما با اقای بهزادیان از چه موقع بود ؟
سال ۸۰ – ۸۱ بود كه بحث حضور صادركنندگان در انتخابات مطرح شد،البته از سال ۷۹ آقاي شريعتمداري وزير بازرگانی وقت ، تحولي در حوزه ارتباط با تجار و بازرگانان ايجاد كرده بودند جلساتي ميگذاشتند و عملا نگاه به صادرات در دولت اصلاحات شروع شد.در ان زمان آقاي شريعتمداري سعي كرد ارتباط خوبي با بازرگانان و تجار برقرار كندو جلسات متعددی در این راستا تشكيل شد . در اين جلسات به موضوعات مختلفی اشاره شد و یکی اینکه چه كارهايي براي بخش خصوصي و توسعه صادرات بايد انجام شود با طرح این بحث انتقاداتي هم مطرح شد، يكي از بحثها اين بود كه اتاق بازرگاني به عنوان نماينده بخش خصوصي هيچ حضور فعالی در اقتصاد ندارد . هياتهاي اقتصادی هم كه به کشورهای مختلف ميبرد معمولا تشريفاتي است و نتيجهاي كه بايد از سفرها گرفته نميشود. همچنین اتاقهاي مشترك آن فعاليتي كه بايد در زمينه صادرات انجام دهند، نميدهند.
*چطور تصمیم به حضور در اتاق بازرگانی ان هم با طیف اصلاح طلب گرفتیدو چطور طیف خواستاران تحول شکل گرفت؟
من جزو كساني بودم كه به حضور در اتاق علاقه نداشتم اما از دور كه به عملکرد اتاق نگاه ميكردم انتقاد اتی به نوع اداره این تشکل و ترکیب هیات نمایندگانش داشتم. به نظر من عملكرد آنها مطلوب نبود. دورادور نسبت به عملکر اتاق موضع می گرفتم اما کاری خاصی با این تشکل نداشتم. تا اینکه در سال ۸۰ با آقاي خاموشي به عنوان هياتي اقتصادی به غرب آفريقا رفتيم اين سفر تقريبا ۱۰ روزطول كشيد، در آنجا يكي از نايبرئيسهاي اتاق از من خواست تا در اتاق فعاليت كنم. من هم تا حدي تحريك شدم .البته براي حضور درانتخابات اتاق با هيچكس ارتباط آنچناني نداشتم، تا اينكه يك روز از انجمن مدیران با من تماس گرفتند واز من وچند نفر دیگر دعوت کردند تا در انتخابات اتاق بازرگانی شركت كنيم، ان ها معتقد بودند مادر مقایسه با سایر افراد بيشتر با اعضای اتاق آشنا هستیم و پیشنهاد دادند در جلسات مدیران مربوطه شركت كنيم، من هم رفتم و در آن جلسات با آقاي بهزاديان آشنا شدم، آقاي بهزاديان باوجود اینکه دردولت اصلاحات معاون وزیر کشور بود، از دولت خارج شده بود و در بخش خصوصی و در مجموعه بزرگ چاپ گستر و فرش مشهد مشغول به کار بود. ولی از فعالان اقتصادی شناخت کافی نداشت. كم کم ما با آقاي بهزاديان يك جريان ائتلاف ملي را آغاز كرديم البته دوستان ديگري هم بودند، اقتصاد نوين را آقاي عدالتيان با عدهاي پيگيري ميكرد؛ مرحوم آقاي اخوان، صدر هاشمي و عدهاي ديگر جريان تحول را پيگيري ميكردند. خلاصه همه منتقدین عملکرد اتاق و آقای خاموشی فعال بودند و در جریان انتخابات اتاق بازرگانی ما سه جریان خيلي از هم شناخت نداشتيم . مثلا مطرح شد آقاي شمس اردكاني هم برای حضور در اتاق تمایل دارند كه ما با ايشان تماس گرفتيم . البته ما اول سعي كرديم از طریق كنفدراسيون صادرات وارد انتخابات اتاق شویم، وقتي آقايان ديدند كه ما تبديل به يك جريان شديم و تفكر خودمان را داريم و وجهه اصلاحطلبي داريم، خيلي با ما همكاري نكردند. بعد اين سه جريان ديدند كه اهدافشان یکی است و هرسه جریان روند كنوني اتاق و مسیری که آقاي خاموشي حركت ميكند راضی نیستند. بنابراين دور هم جمع شدند و آن ليست ائتلافي تشكيل شد. البته هر كس ليست خودش را داشت اما به طور اتفاقي اسامي يكسان بودند مثلا اسم من هم در ليست آقاي عدالتيان ، هم در ليست آقاي اخوان و هم در ليست خودمان و حتی ليست خانه صنعت بود . بنابراین اسامي كه در چند ليست مشترک بودند بعدا انتخاب شدند و وارد انتخابات شدیم.همه افراد مشترک در قالب طیف تحول خواه وارد عرصه انتخابات شد.
تحولخواهان در ان زمان يك منشور نوشتند كه منشور آنها هم خيلي واضح بود و هدفي كه براي خودشان تعريف كردند اين بود: ارتقای جایگاه و توانمندسازي بخش خصوصي از طريق اتاقهاي بازرگاني، ما فكر ميكرديم كه اتاق بازرگاني جايگاهي دارد كه از طريق آنها ميتوانيم جايگاه بخش خصوصي را ارتقا دهيم.
چرا اسم طیف را تحول طلبان گذاشتید برخی از قدیمی های اتاق معتقدند این اسن بی معنی است و این طیف تحولی انجام نداده است.
بالاخره يك برند از ان زمان مانده، اسم ما خواستاران تحول در اتاقهاي بازرگاني است و چندبار هم سعي كرديم اين نام را به خواستاران تحول در اقتصاد تغيير دهيم. ولی ديديم كه اتاق این آمادگي را ندارد.
در دور قبل تحول خواهان با لوگوی اصلاح طلبی وارد عرصه انتخابات شد در این دوره با چه پرچمی وارد انتخابات می شوید؟
در سال ۸۵ با وجود اينكه ما اكثريت هیات نمایندگان را داشتيم، سنتی ها با ارتباطاتي كه با دولت داشتند ما را كنار زدند سعی کردند دولت را از ما بترسانند، در حالیکه ما اتاق را جاي دعواي سياسي نميدانيم، نه حاضريم تملق دولت را بگوییم نه حاضريم تخطئه كنيم ونه سكوت ميكنيم، نه هياهو هستيم، ما سعي ميكنيم باهمه طیف های که دراتاق حضور دارند ،تعامل داشته باشيم و اگر ما با پرچم اصلاحطلبها آمديم چون دوستان با پرچم محافظهكاري آمده بودند .البته در این دوره قرار نيست ما با پرچم سیاسی بياييم .در حال حاضر طیف فعالان توسعه رقیب اصلی ما در انتخابات هستند. منظور من این است که از نظر دفاع از بخش خصوصی با این گروه اختلاف نظر نداریم ولی در شیوه های اجرایی و مدیریتی اختلاف داریم و ممکن است با مذاکراتی که انجام شده به اشتراکاتی برسیم. البته هنوز معلوم نیست واز طرفی اجازه نمیدهيم ما را متهم به اصلاح طلبي كنند و گروهی پرچم حمايت از دولت را بردارند.
دیدگاه و استراتژی تحول طلبان چیست ؟
تحول طلبان حضور در عرصه هایی اجتماعی را وظیفه ملی و دینی خود دانستند و خواستار حضور افراد شایسته در اتاق های بازرگانی هستند و دفاع از حیثیت بخش خصوصی را وظیفه خود می دانند. در گذشته جریان فکری که در اتاق حضور داشت خیلی به بخش خصوصی توجهی نمی کرد. اين جريان دايه نظام داشت، دايه ارزشي داشت و منتقدین را فوكل كرواتي و سوسول ميدانستند، و به هيچ وجه بخش خصوصي كشور توان مقابله با این جریان و تغییر این فضا را نداشت و حتي نيروهاي قوي بخش خصوصي حاضر نبودند بيايند در مقابل اين جريان بايستند و فقط كساني كه به نوعي به نظام وابسته بودند ميتوانستند بيايند و اگر در آن زمان اين افراد نبودند با يك نيروي بخش خصوصي بدون پشتيباني نظام كار به جايي نميرسيد.به همین خاطر گروه های جدید با استراتژِی تغییر این فضا پا به اتاق بازرگانی گذاشتند. استراتژي خواستاران تحول این است كه به بخش خصوصي حرمت و امنيت و مشروعيت بدهد، هر وقت توانست اتاق اين كار را در سطح بالايي انجام دهد ديگر آن وقت بحث تحول در اتاق بيمعنا ميشود. ممكن است كه اتاق تهران درست شده باشد، اما ما اتاق هایی داريم كه الان اصلا كارايي ندارد و باید برای اتاق های مشترک هم فکری کرد.
* در این فضا اجازه دهید سوال دیگری بپرسم اینکه به نظر شما فرق يك مدير دولتي اصلاحطلب با اصولگرا چيست؟
مدیر دولتی اصلاح طلب و اصولگرا با هم تفاوت ندارد و مدیران اصلاح طلب و اصولگرایی داشته ایم که در زمینه توسعه بخش خصوصی بسیار تاثیر گذار بوده اند و در مقابل مدیرانی از این دو جناح هیچ اعتقادی به بخش خصوصی نداشتند و لذا مقایسه مدیران با شاخص فوق بی معنی است. بزرگترين تفاوتما با كشورهاي ديگري چون آمريكا اين است که آنها در بخش خصوصي تجربه كسب ميكنند و بعد در بخش دولتي كار ميكنند در حالي كه در کشور ما نيروهايي را آموزش ميدهند و بعد رها ميكنند . به نظر من اين درست نيست كه بگوييم اين فرد چون در بخش دولتي تجربه دارد نبايد در بخش خصوصي كار كند به نظر من مهم اين است كه جهتگيري مدیری که در گذشته در یکی از دستگا های دولتی فعالیت می کرده با جريان بخش خصوصي هماهنگ باشد، بنابراین هرمدیری چه اصلاح طلب و چه اصولگرا باید بتواند در اتاق فعالیت کند. کارآمدی اتاق های بازرگانی و ارتقای جایگاه آن نیاز به همکاری همه جناح های فکری و مدیران با تجربه و خوش سابقه می باشد که متاسفانه در دوره های قبل حاکمیت انحصاری یک جریان خاص مشکلاتی را برای اتاق ایجاد کند.
*اما رقبای شما معتقدند نه تنها به اتاق ابرو و هویت داده اند بلکه در برابر خطر ها از ان دفاع کرده اند؟
در ان زمان وظیفهشان را انجام داد ه اند . ما خيلي هم ممنون هستيم، اين آقايان از کیان خودشان دفاع کردند از جایی که در ان مشغول بودند یعنی می خواستند اين كار را هم انجام ندهند و بگذارند اتاق بازرگانی حذف شود.هر طیف دیگری هم که در اتاق بود سعی می کرد این تشکل را از خطرات حفظ کند نميتوانند منت بگذارند بگويند ما از اتاق دفاع كرديم.
* امااین گروه معتقدنددر يك زماني كه بخش خصوصي جایگاهی در اقتصاد نداشت توانستهاند این تشکل مدنی را حفظ كنند.
ما انتقاداتي كه به عملكرد اتاق قبل داريم در چند محور می باشد. يكي اينكه گردش قدرت در اتاق وجود نداشت و يك تركيب ثابت را ۲۵، ۲۶ سال حفظ كرده بود، گردش اطلاعات را در اتاق نداشتيم اگر يادتان باشد هيچ خبرنگاري را در جلسات اتاق راه نميدادند. بحث ديگري كه در اتاق بود اين بود كه اتاق بازرگانی خودش را نماينده نظام ميدانست نه نماينده بخش خصوصي و توان دفاع از حیثیت، حرمت و امنیت بخش خصوصی را نداشت.
* مگر اينها با هم در تضاد هستند؟
باید رئیس اتاق به این موضوع توجه می کرد که بخش خصوصی او انتخاب کرده و باید از منافع او دفاع کند. ممكن است اصلا نظام نگاهش در منافع جمع بوده و اصلا بخش خصوصي را در نظر نداشته است ، اتاق با ید در این مواقع از منافع بخش خصوصی دفاع می کرد.در ان دوران متاسفانه ارتباط اتاق با تشكلها و مجلس حداقل بود و در تصمیم سازی ها مشارکت نداشت.
* اما برخی معتقدند رفت و امد بخش خصوصی به مجلس در ان زمان زیاد بوده است.
از نظر خيلي از اعضا ارتباط اتاق بازرگانی با دولت و مجلس ضعیف بود. همچنین كارهاي كارشناسي و تحقيقاتي در اتاق خيلي محدود بود، اتاق تهران وجود خارجی نداشت و ثبت تشکل ها به سختی صورت می گرفت. عملکردكميسيونهاي اتاق هم بسيار محدود بود. تعداد کمسیون های تخصصی اتاق حدود سه، چهار تا بود که خروجی خاصی هم نداشتند و شوراهاو اتاق های مشترك هم به طور انحصاري براي عده خاصي بود.
* الان چطور است؟
الان اوضاع بهتر شده، گردش مديريت به وجود آمده، يك سري كارهاي علمي در اتاق در حال انجام است، جایگاه اتاق بازرگانی در داخل و خارج از کشور ارتقاء یافته است و اتاق های شهرستان ها فعال تر و توانمند تر شده است و مشارکت هیات نماسندگان در مدیریت اتاق افزایش یافته است. حمایت از تشكلها به نسبت قبل بهتر شده، گرچه ما هنوز راضي نيستيم، مثلا در مورد اتاقهاي مشترك ،هنوزرئیس اتاق نتوانستهاند آنها را از انحصار خارج كند.
عملکرد اتاق در این دوره را چطور ارزیابی می کنید؟
مهمترين نقاط مثبت اتاق ايران را ميگويم به شرطي كه منفيهاي آن را هم بنويسيد، مدیریت در سطوح مختلف توسعه داشته است و فرد محوری کاهش یافته است. بازسازي كميسيونها خوب انجام شده است تعداد ان ها از دو تا به ۱۶، ۱۷ كميسيون ارتقا يافته است از مواردی که می توان نام برد تقويت امور بينالملل اتاق، توجه به تحقيق، توسعه و پژوهش، توزيع عادلانهتر بودجه اتاق ايران، در این دوره اتاق بسياري از شهرستانها كاملتر شده است.از نکات مثبت دیگر ارتباطات خوبی است كه با مجلس برقرار شده است، تاثيري كه اتاق در قانون برنامه پنجم گذاشت بسیار خوب بود . ارتباط موثر با رسانه ها و تشکیل منظم جلسات هيات نمايندگان، تعامل مثبت با اتاق تهران، حضور پررنگ آقاي نهاونديان در همايش ها، سمينارها و مصاحبهها و ميزگردهاي تلويزيوني، تشكيل شوراهاي ملي مانند شوراي زيتون، شوراي انار، شوراي زعفران همه ازکارهای مثبتی است که انجام شده است. اما
نقاط منفي اتاق: بزرگ شدن ساختار سازماني اتاق و در عين حال غيركارآمد بودن آن، عدم ارتباط و تعامل با اعضا و تشکل ها و نشکستن انحصار حاكم بر اتاقهاي مشترك، عدم انسجام هيات رئيسه، هدر رفتن انرژيها به علت اختلافات داخلی وتکمیل نشدن ساختمان اتاق ایران.
* آیاعملکرد اقای نهاوندیان و هیات رئیسه را در کل مثبت ارزیابی می کنید یا منفی ؟
اقای نهاندیان نتوانستند از اختلافاتي كه بين اتاق تهران و شهرستانها به وجود آمده جلوگيري كند همچنین ایشان قولهايي داده بودکه همه ان ها محقق نشده است. مثلا در بحث تشكلها قول داده بود كه سازمان تشكلها را راهاندازي كند، البته كارهايي انجام شد اما هنوز تشكلها از عملكرد اتاق ايران راضي نيستند، اتاق در خيلي جاها از جمله گمرك و ماليات، بورس، ستاد مبارزه با قاچاق، کارگروه توسعه صادرات و … نماینده بخش خصوصی است و می توانست از توان تشکل ها در این سازمان ها به جای پرسنل اتاق استفاده کند که این امر محقق نشد و تاثیر اتاق چشمگیر نبود.
* يعني نمايندگاني كه ميفرستادند تاثيرگذار نبودند؟
به نظر من افرادي كه ميفرستادند حالا چه در بورس چه در شوراي پول و اعتبار به خاطر نداشتن اطلاعات كافي موفق نبودند.
* در باره هياترئيسه هم معتقدید که انسجام خوبی نداشته است ؟قدری در این باره توضیح دهید؟
من فكر ميكنم يكدست نبودن هياترئيسه و اختلافات آنها بسياري از انرژيهاي اتاق را هدر داده، تا اينكه نهايتا يك عدهاي از اتاق حذف شوند.
* عملکرداتاق تهران را چطور ارزیابی می کنید؟
به شرطي كه همه را بنويسيد، نقاط مثبت: كسب درآمد هم براي خودو هم براي اتاق ايران و شهرستانها، اتاق تهران دو نشريه وزين داشت ، چند كتاب بسيار نفيس چاپ كردهاند سايت خوبي دارد، نظم و انضباط حاكم در اتاق بسيار خوب بوده، تلاش مضاعف رئيس و دبيركل اتاق، بها دادن به بحثهاي تحقيقاتي، ارتباط موفق با رسانهها؛
اما نقاط منفي اتاق تهران: عدم تجانس هيات رئیسه ، عدم موفقیت در ارتباط با اعضاء، تمرکز امور در دستان دبيركل، عدم توسعه مديريت . از موضوعات دیگر انکه مسائل استان تهران را اتاق در اولويت كاري خود قرار نداد و سعي ميكرد موازي اتاق ايران حركت كند كه از يك لحاظ خوب بودو لي از اين نظر كه وظايفاش را نسبت به استان تهران كامل انجام نداد خوب نبود، ساختماني كه خريد كار خوبي بود البته بدون مجوز اعضا اين كار را انجام داد كه قطعا كار درستي نبود . از هياترئيسه اتاق تهران انتظار ميرفت برنامهاي مدون را براي اين چهار سال طراحي كند كه الان ان را مرور كنيم وببينيم به كدام يك اهداف رسيدهاند وبه كدام نرسيدهاند، اما متاسفانه چنین برنامه ای هیچ وقت نوشته نشد. براي جلسات صبحانه و كميسيونها هيچ دبيرخانهاي را نداشتند. همچنین ارتباطشان با نمايندگان تهران در مجلس شورای اسلامي بايد خيلي بيشتر از این می بود.
*آیا حضوراعضای تحول در هیات رئیسه اتاق تهران و ایران را موثر می دانید؟
قطعا حضور تحول طلبان در هياترئيسه تاثير خوبی بر عملکرد اتاق می گذارد. اگر تعدادي از بچههاي ما در هياترئيسه بودند قطعا باري از دوش آقاي نهاونديان يا اقاي آل اسحاق برميداشتند، اعضای هیات نمایندگان و هیات رئیسه باید وقت، انرژی و امکانات خود را در اختیار اتاق گذاشته و از صداقت، شهامت و صراحت لازم برخوردار باشند.