شنبه و یکشنبه به خاطر عید فطر تعطیل بود و تا دوشنبه ظهر در مشهد مقدس دعاگوی دوستان بودم، اگر چه هفته نیمه تعطیل بود ولی سوژه برای گفتگو فراوون بود از جمله استیضاح وزیر صمت، مناظره دو استاد اقتصاد دانشگاه ،شهراورد پرسپولیس واستقلال ، ارایه لایحه واردات خودرو دست دوم وتاسیس وزارت بازرگانی داخلی را میتوان نام برد.


در رور دوم سفر مهمان باجناقم در مشهد بودیم که سالهاست ساکن مشهد میباشد و استاد دانشگاه علوم پزشکی میباشد، در این مهمانی آقای رضا مرعشی مدیر مقتدر دوران کودکی و دبستانم نیز حضور داشت و باعث شد که خاطرات دوران کودکی ام زنده گردد، در آن سالها روستای ما فقط دوره دبستان را داشت و دانش آموزان برای ادامه تحصیل به رفسنجان میرفتند، آقای مرعشی مدیر این مدرسه اتفاقا همسایه ما و از اقوام بود خیلی جذبه داشت و همه دانش آموزان از ایشان حساب میبردند، در زمانیکه دانش آموزان در کلاس خضور داشتند ایشان با هیبت در جلو مدرسه که در خیابان اصلی روستا بود قدم میزد و همه اهالی روستا معمولا به ایشان ابراز ارادت و محبت می نمودند، من قبل از آنکه به مدرسه بروم از ۵ سالگی مامور خرید گوشت روزانه خانه بودم و برای رفتن به قصابی می بایست از خیابان اصلی روستا که مدرسه هم در آنجا قرار داشت رد شوم ولی من از مدیر مدرسه وحشت داشتم و آسیابان وظیفه داشت که من را از خیابان رد کند، من پس از خرید گوشت مجددا در آنطرف خیابان منتظر میماندم تا عباس آسیابان من را از خیابان رد کند.
وقتی هم اجبارا به مدرسه رفتم ، من و همه دانش آموزان به شدت از مدیر مدرسه حساب میبردیم و اگر موقع نماز جماعت از کنارمان رد میشد لرزه می گرفتیم ولذا با وجود اینکه تنبیهی در کار نبود نظم مدرسه و دانش آموزان کم نظیر بود ، متاسفانه مدرسه همیشه کمبود معلم داشت، بطوریکه ما کلاس اول و دوم معلم داشتیم، ولی در کلاس سوم و چهارم معلم پاره وقت داشتیم و بعضی از دروس را هم من باید به همکلاسی ها درس میدادم، لذا ریاضی همه ما ضعیف بود، من به اتفاق خانواده از کلاس پنجم به رفسنجان آمدیم و در همان روزهای اول رییس آموزش و پرورش به مدرسه ما (قریشی) آمد و من که قد کوتاه بودم و صندلی اول نشسته بودم را پای تخته خواست و گفت ۵۵ را بر ۵ تقسیم کن، ترس از رییس و دست پاچگی باعث شد که نتوانم و آنروز خیلی خجالت کشیدم و شرمنده شدم. ولی بعد از مدتی جزو شاگردان خوب کلاس شدم و در دوران دبستان و دبیرستان همیشه جزو سه نفر اول کلاس بودم.
ماجرا از این قرار بود که در مدرسه روستا وقتی کلاس سوم بودم میز پینگ پونگی تحویل مدرسه شد و من استعداد خاصی در این بازی از خودم به روز دادم و نه تنها در ساعات تفریح بلکه در روزهای تعطیل نیز به علت اینکه مدرسه در نزدیکی خانه ما بود با اخوی محمود یا پسر همسایه پنهانی به مدرسه رفته و ساعت ها بازی میکردیم، این مهارت در بازی بعدا در سرنوشت من و اخوی ها خیلی نقش داشت.
همانطور که گفتم بعد از مدتی که از حضورم در مدرسه جدید در رفسنحان گذشت جرئت کردم در نوبت بازی پینگ پونک قرار گیرم و با وجود قد کوتاه و جثه ضعیف تقربیا همه بچه های مدرسه را ببرم ولذا ابتدا معلم ها و پس از آن مدیر مدرسه با من بازی میکردند و به عضویت تیم مدرسه در مسابقات آموزشگاهها در آمدم، سال اول در شهرستان دوم شدم و سال بعد مقام اول را به دست آوردم.
آشنایی با معلمین و مدیر مدرسه باعث شد که درسم را خوب بخوانم و بچه منظم و مودبی باشم ، در یک مقطعی من در دوره دبستان، اخوی محمود در سیکل اول و اخوی احمد در سیکل دوم دبیرستان به مقام اولی رسیدیم و در شهر معروف شدیم، من در مسابقات آموزشگاههای استان در جیرفت شرکت کردم و تیممان مقام سوم را آورد و در انفرادی هم خودم سوم شدم، این ورزش در دوره دانشگاه نیز برای من کاربرد داشت و عضو تیم تنیس روی مدرسه عالی بازرگانی تهران شدم که نفراتی چون مرحوم محمد عمو حسین( عضو تیم ملی) و پرویز دیوبند عضو آن بودند و در سال ۵۶ در مسابقات دانشگاهی به مقام سوم دست یافتیم ولی چون جایزه مسابقات توسط شمس پهلوی در کاخ جوانان اهدا میشد من نرفتم و مدرکی از آن مسابقات ندارم.
خود باوری و اعتماد به نفسی که این موضوع به من و اخوی ها داد در ادامه مسیر زندگی مان بسیار موثر بود و همه این اتفاقات را مدیون این مدیر مدرسه دانسته و همیشه برای ایشان احترام خاص قایل بوده و هستم، ناراحتم که چرا با ایشان عکس نگرفتم تا به یادگار داشته باشم و در روزنوشت این هفته استفاده کنم، ایشان تا سالهای اخیر رییس دانشگاه آزاد اسلامی رفسنجان بود و مدیریت خوب و قاطع ایشان این دانشگاه را به یکی از دانشگاههای موفق تبدیل کرد.

 


چون در ایام ماه رمضان معمولا تا سحر بیدار بودم لذا نیمه شب ها به حرم میرفتم و تا بعد از نماز صبح را در حرم میگذراندم و به نیابت از اعضای خانواده، اقوام و دوستان زیارت کرده و دعا میخواندم، مخصوصا برای والدین مرحومم و سایر در گذشتگان، برایم جالب بود که در حرم یکباره چهره بعضی از افراد به نظرم میامد که سالها بود که توفیق دیدن آنان را نداشتم و بعضا خارج از کشور زندگی میکنند، لذا آنرا به فال نیک گرفته و برایشان دعا میکردم.


یکشنبه ظهر ناهار را در طرقبه مهمان بودیم و مجبور شدم نیمه اول بازی شهراورد را با موبایل در رستوران بببینم ولی به هر صورت بود خودم را به تلویزیون رسانده و نیمه دوم را تماشا کردم، به دلم گواهی شده بود که پرسپولیس برنده دربی خواهد بود، در این بازی پرسپولیس تیم تر بود و از تنها فرصت خود حداکثر استفاده را بعمل آورد، در این راستا استوری گذاشتم و توئیت زدم و علل موفقیت پرسپولیس را توضیح دادم.
با توجه به خدمات خوبی که به زوار در حرم ارایه میشد و نظمی که حاکم بود از چند خادم حرم درباره عملکرد آقای مروی تولیت استان قدس سوال کردم، بالاتفاق از ایشان تعریف و تمجید کردند و معتقد بودند ایشان با توجه به دسترس بودن و امتناع از تشریفات و تبلیغات عملکرد بسیار موفقی داشته است و هماهنگی در امور اجرایی برقرار است و پیشنهادات زوار وخدمه مورد توجه قرار میگیرد و به سرعت عملیاتی میشود، در سفرهای قبلی در صورت دسترسی به ضریح وجهی را به داخل آن می انداختم ولی در این سفر به دفتر مراجعه کرد و به نیت امام رضا کارت کشیدم و مطمئن هستم که در مسیر کمک به زوار هزینه خواهد شد و نذر منهم انشالله قبول خواهد شد ، انشالله

دوشنبه عصر در فرودگاه مشهد با رادیو اقتصاد گفتگو کردم و دلایل کاهش سه درصدی قیمت نفت را بیان نمودم و وقتی به تهران باز گشتم به اتفاق چند نفر از دوستان با یکی از مسئولین شورای عالی نظارت دیدار کرده و ابهامات خودمان را درباره انتخابات اتاق تهران و بعضی از شهرستانها بیان نمودیم، ظاهرا شورای عالی نظارت در ۱۰ اردیبهشت جلسه خواهد داشت تا در مورد گزارش انجمن نظارت از شکایات دریافتی تصمیم گیری و اظهار نظر نماید.

پس از آن در خانه مسابقه فوتبال سپاهان وملوان را تماشا کردم، تساوی این مسابقه راه را برای قهرمانی پرسپولیس هموار کرد، سپاهان از آن سالی که ناجوانمردانه قهرمانی را از تراکتور گرفت دیگر موفق به قهرمانی نشده و امسال هم بعید است با وجود داشتن بازیکنان، مربی و مدیر خوب موفق به قهرمانی شود و باید به نایب قهرمانی اکتفا کند.

 

امشب مناظره آقایان غنی نژاد و درخشان از شبکه افق پخش شد و مورد توجه اغلب فعالان سیاسی و اقتصادی قرار گرفت،

 

 

قبل از آنکه به محتوای آن بپردازم به خاطرات خوبم با آقای غنی نژاد اشاره میکنم، از سال ۸۹تا ۹۳ که عضو هیات رییسه اتاق تهران بودم دو اتاق فکر را تشکیل داده بودیم یکی در زمینه اقتصاد به دبیری آقای مهندس دوست حسینی و دیگری روابط بین الملل و سیاست خارجی به دبیری آقای مسعود کرباسیان و از بهترین کارشناسان برای حضور در این جلسات دعوت کردیم، هر هفته دوشنبه جلسه داشتیم یک هفته موضوعات اقتصادی با حضور آقایان دکتر غنی نژاد، دکتر نیلی، دکتر عبده تبریزی، دکتر میر مطهری و دکتر کمیجانی و هفته بعد جلسات روابط بین الملل با حضور آقایان واعظی، جنتی، شیخ الاسلام، سجادی و انصاری برگزار میشد در موارد خاصی نیز مهمانانی در جلسات فوق شرکت میکردند، آقای یحیی آل اسحاق، بنده، مسعود خوانساری، اخوی محمود و محمد مهدی راسخ هم در اغلب جلسات هر دو گروه شرکت میکردیم. این نشست ها که ۳ سال ادامه داشت و بطور جدی پیگیری میشد منجر به تدوین یک کزارش ۱۲ جلدی در زمینه اقتصاد و یک کتاب در رابطه با سیاست خارجی شد که تقدیم دکتر روحانی شد و میوه این جلسات را آقایان محمد نهاوندیان، محمود واعظی، مسعود کرباسیان، علی جنتی و مسعود نیلی چیدند و در دولت روحانی دارای موقعیت شدند،

در جلسه مشترکی که در سال ۹۰ این دو اتاق فکر داشتند تصمیم گرفتیم که سمیناری با موضوع ” تحریم فرصت یا تهدید” برگزار نماییم و لذا جلسه محدودی با حضور بسیاری از مدیران دولت های قبل نظیر مهندس زنگنه، دانش جعفری ، دکتر عقیلی و حاضران در عکس فوق برگزار کردیم که جمع بندی جلسه به علت ناامیدی اعضا از رفع تحریم ها عدم برگزاری رسمی سمینار بود، در این نشست فقط من و آقای واعظی با اشاره به اوضاع بحرانی خاورمیانه توافق با غرب را ممکن دانسته ولی اکثرا ناامید بودند و بعضا حتی در جلسه شرکت نکردند. در آن سالها اتاق تهران در بالاترین سطح حرفه ای قرار داشت و در همین دوره اولین ملاقات هیات رییسه اتاق ایران و تهران با مقام معظم رهبری صورت گرفت و در آن جلسه نقدهای تندی بر عملکرد دولت احمدی نژاد صورت گرفت و رهبری خواستار تلاش اتاق برای جلوگیری از منزوی شدن کشور در صحنه بین المللی شد.
در این جلسات به عمق سواد و تسلط دکتر غنی نژاد بر اقتصاد توسعه و ادبیات اقتصاد بازار آزاد اشنا شدم و از محضر ایشان و سایر اساتید تلمذ کردم، در مناظره دیشب ایشان را به مانند همان سالها صریح ، مسلط و شجاع دیدم و از خونسردی ایشان در مقابل بیانات شبه علمی آقای درخشان لذت بردم.

زمانی «ولفگانگ پاولی» فیزیکدان معروف آلمانی در واکنش به سخنان شبه‌علمی با کنایه گفته بود: «این سخن درست نیست، حتی غلط هم نیست.» سخنانی هستند که حتی نمی‌توان آنها را غلط خواند چرا که اساسا بی‌معنی و بی‌ارزش هستند، با این وصف حتی اگر سخنان آقای غنی‌نژاد در مورد رابطه لیبرالیسم و خدا غلط باشند، سخنان درخشان حتی غلط هم نیستند زیرا اساسا «ما قبل نقد» است و آنقدر «کم‌مایه» است که سخن گفتن درباره آن هم بی‌معنی است!توییتی در نقد مناظره زدم که مورد استقبال قرار گرفت
سه شنبه صبح به ملاقات آقای خجسته مهر مدیر عامل شرکت ملی نفت رفتم و در مورد چند پروژه خصوصا ال ان جی ، سواپ فراورده نفتی روسیه و قیمت گذاری میعانات گازی برای مینی ریفینری ها گفتگو کردم و در مورد قیمت غیر منطقی خوراک مینی ریفینری ها هشدار دادم.
پس از بازگشت به دفتر با مدیران یک شرکت بزرگ لوله سازی ( لوله چدنی) در مورد بازار عراق جلسه داشتم وبرای توسعه بازار محصول این شرکت بیشنهاد دادم که اولا از ظرفیت و امکانات صادیران در بغداد استفاده نمایند، ثانیا عضو گروه تلگرامی باشگاه تجارت با عراق شوند، ضمنا قول دادم شریک مطمئنی برای راه اندازی خط تکمیل این لوله ها در عراق پیدا نمایم.
امروز همچنین با یکی از مدیران شرکتهای مسئول فروش میعانات گازی برای بازار داخل جلسه داشتم ، ادعا داشتند که اجازه صادرات میعانات شیرین فاز ۱۴ را دارند که قول دادم در زمینه بازاریابی میعانات گازی کمک کنم، این شرکت از بد قولی بعضی از مینی ریفینری های عضو انحادیه نیز گلایه مند بود ، حتما پیگیری خواهم نمود که مطالبات انان پرداخت گردد.
چهارشنبه ظهر نشست سه ساعته ای همراه با ناهار با مدیران یکی از شرکتهای صندوق بازنشستگی کشوری داشتم و در جریان اقدامات این هلدینگ جهت توسعه روابط تحاری با روسیه در زمینه انرژی قرار گرفتم، ضمنا زمینه های مشارکت و همکاری دو شرکت را بررسی کردیم، در حین جلسه چند دقیقه با رادیو اقتصاد گفتگو و تحلیلی از بازار جهانی نفت، واردات بنزین و گازوییل و افتتاح پروژه ان جی ال ۳۲۰۰ ارایه دادم.

 

پس از بازگشت به دفتر با خبرگزاری بازار نیور در مخالفت با تشکیل وزارت بازرگانی با نگاه تنظیم بازار مصاحبه کردم واین مصوبه را در راستای نجات وزیر صمت از استیضاح دانسته و چند توئیت درباره نقد عملکرد وزیر صمت زدم .

تمرین امشب تیم فوتبال باشگاه کارافرینان در قالب دو تیم ۹ نفره با نشاط و پر فشار برگزار شد و خستگی هفته از تنم خارج شد.

 


آخر شب یک روم خوب در کلاب هوس با موضوع “بحران مدیریت” با حضور اساتید مدیریت برگزار شد و منهم به طور اتفاقی در آن شرکت کردم ، روم بسیار مفیدی بود، من اعلام نمودم که مشکلات فعلی اقتصادی کشور ریشه در مدیریت کشور دارد و به سفر مرحوم دکتر حبیبی و آقای آل اسحاق به نمایندگی از طرف دولت سازندگی برای بررسی علل پیشرفت معجزه آسای چین اشاره کردم که جمع بندی سفر لزوم آشنایی مدیران اجرایی با اصول مدیریت و اقتصاد بود که منجر به شکل گیری مراکز آموزش مدیریت در کشور بود و بطور گسترده اغلب مدیران دولت این دوره های مدیریتی را گذرانده و کیفیت مدیریت ها در کشور بهبود یافت.
پنجشنبه جلسه ای با رییس و چند تن از اساتید پردیس دانشگاهی شهید عباس پور در حکیمیه داشتم، این پردیس وابسته به دانشگاه شهید بهشتی می باشد و توسط امریکایی ها در منطقه حراست شده سرخه حصار در ۴۰ هکتار ساخته شده است ، اساتید این دانشگاه در زمینه پروژه های برق و نفت با دولت همکاری نزدیک دارند و انجام بعضی از پروژه ها خصوصا دانش بنیان به آنان واگذار شده است، در این نشست درباره بومی سازی پروژه مینی ال ان جی گفتگو و تبادل نظر کردیم. والسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سید حمید حسینی
جدیدترین مصاحبه ها

صنعت پتروشیمی؛ جذاب ولی بی ثبات!

به گزارش سرویس نفت و پتروشیمی «جهان صنعت نیوز»، پتروشیمی ها سال سختی را پشت سر گذاشتند. از تحریم های خارجی گرفته ...

ادامه مطلب

سیدحمید حسینی: کسری بودجه دولت، متانول‌سازان را به زانو درآورده است

سیدحمید حسینی: کسری بودجه دولت، متانول‌سازان را به زانو درآورده است

انصاف نیوز: یک صادرکننده محصولات پتروشیمی، دلیل اصلی فشار بر تولیدکنندگان ایرانی متانول را کسری بودجه دولت دانست و خواستار ...

ادامه مطلب

سید حمید حسینی : آزاد شدن ۷ میلیارد دلار، خبری تبلیغاتی و غیر موثق بود

سید حمید حسینی : آزاد شدن ۷ میلیارد دلار، خبری تبلیغاتی و غیر موثق بود

سید حمید حسینی با اشاره به اینکه با افتضاحی که در حال حاضر ایجاد شده‌ و خبر ارسال تسلیحات به ...

ادامه مطلب

تعلل يعنى نه از برجام خارج می‌شويم، نه توافق می‌کنیم!

تعلل يعنى نه از برجام خارج می‌شويم، نه توافق می‌کنیم!

  سيد حميد حسيني در گفتگو با نفت‌خبر: تعلل يعنى نه از برجام خارج می‌شويم، نه توافق می‌کنیم! افت‌وخيز چند ماه اخير بازار ...

ادامه مطلب

۱۰ گام نفوذ در بازار همسایگان

۱۰ گام نفوذ در بازار همسایگان

دنیای اقتصاد : دیپلماسی اقتصادی ایران کار نمی کند. دلیل این موضوع در نشست انجمن دیپلماسی ایران بررسی شد. در ...

ادامه مطلب

آرشیو سالیانه
شبکه های اجتماعی