رونوشت شنبه ۱۹ تا پنجشنبه ۲۵ فروردین۱۴۰۲

من یک عادت بد دارم، هر وقت خیلی کار دارم همه چیز به موقع انجام میشود ولی وقتی مثل این روزها که مصادف با تعطیلی، شب های احیا میباشد و هنوز کارها روی غلطک نیفتاده , کارایی ام به حداقل میرسد و همون یک کاری هم که باید انجام بدم به موقع انجام نمیدم، بطور مثال من همیشه روزهای جمعه روزنوشت را می نویسم، بعد از ظهر عکس های مربوطه را اماده میکنم و جمعه شب مطالب را برای ادمین می فرستم،
دیشب که احیا بود و اصلا نخوابیدم، بعد از نماز صبح که خوابیدم، جمعه از ساعت ۹ صبح تا ظهر تماشاگر مسابقات کشتی قهرمانی آسیا در قزاقستان بودم ، ظهر مجددا خوابیدم و دوباره از ساعت ۱۵ پیگیر مسابقات بودم که نتایج ناامید کننده بود، باورم نمیشد که کریمی و معصومی نتوانند قهرمان آسیا شوند ولی بدنها آماده نبود و بعد از ۲۹ بار قهرمانی آسیا این بار سوم شدیم،

به مناسبت سالگرد فوت حاج مهدی نیکخواه از مردان نیک روزگار افطار دعوت بودیم

و بعد از این ضیافت مسابقه فوتبال پرسپولیس و مس را در رستوران شاندیز گالریا دیدم و پس از بازگشت به منزل، به اتفاق آقا هادی برای تماشای مسابقه فوتسال جام رمضان که تیم هلدینگ سازه ماندگار با استفاده از چند بازیکن تیم کارافرینان شرکت کرده رفتیم و بازی را ۳-۹ بردیم و به هرحال از گروه صعود کردیم. لذا الان نیمه شب در حال نوشتن روزنوشت هستم .

این روزها همزمان شده با ایام لیالی قدر و همه در تلاشیم که خداوند سرنوشت یکسال آینده ما را به نحو احسن تقدیر نماید، ماه رمضان کمک می نماید که در این ماه ارتباطمان با خدا نزدیکتر و بهتر شده و آمادگی بیشتری برای راز ونیاز با خدا داشته باشیم، خدا را در شاکرم که در شب ۱۹ ماه رمضان حال خوبی داشتم وبرای خانواده ، اقوام و دوستان دعا کردم، برای پدر و مادر نماز والدین خواندم و در منزل با نوای شیخ حسین انصاریان قران به سر گرفتم و خدای خودم را نیایش کردم.

خبرهاو سوژه های این هفته هم در حول وحوش مراسم احیا و عزاداری ها بود:۱-سخنان شیخ حسین انصاریان در رابطه با امر به معروف ونهی از منکر خیلی خبر ساز شد، ایشون فرمودند،” ۹۰ درصد از خانم‌های بی حجاب را مقصر نمی‌دانم؛ خیلی هم دعاگوی آن‌ها هستم
🔹 باطن این خانم‌ها با خداست؛ خواسته هایشان را بشنوید
🔹 با روزی کسانی که مرتکب منکر می‌شوند نباید درگیر شد
🔹 به هر گنهکاری نگویید «منافق»
بلافاصله اینستای آیت الله جوادی آملی عکس ایشان را با آقای انصاریان منتشر نمود و از این خطیب نام اشنای تهرانی حمایت نمود.
سخنان ایت الله جوادی املی درباره ظلم و گفته های آیت الله علوی بروجردی که از حوزه علم بیرون نمی آید فضا را بر تندروهای پایداری ناخوشایند نمود فعلا توهین و تحقیر آقای علوی را در دستور کار خود قرار داده اند و در مورد آن دو بزرگوار موضع گیری نکرده اند
محمود کریمی مداح معروف تهرانی که روخوانی نامه حضرت علی به مالک اشترش به مذاق بعضی از مقامات خوش نیامده بود، با موضع گیری علیه ظریف و برجام سعی نمود جبران مافات نماید و خود را دایره قدرت حفظ کند.

جلسه آقای رییسی با دانشمندان به اصطلاح یک درصدی جهان اسلام هم با سخنان یکی از مهمانان در مورد قدرت پیش بینی و درمان ” بایتون ” که یک نوع زبان برنامه نویسی می باشد نیز حاشیه ساز شد . از طرف دیگر ممانعت اسراییل از عبادت و اعتکاف فلسطینی ها در مسجد الاقصی و یورش وحشیانه به نمازگزاران باعث شد تا مجددا تبادل راکت و موشک بین فلسطین و اسراییل از سر گرفته شود و در این درگیری گروههای جهادی فلسطینی بطور مشترک موضع گرفتند و ارتش سوریه و حزب الله لبنان نیز در حمایت از فلسطینی ها اقدام به پرتاپ موشک و راکت نمایند و اوضاع بشدت بحرانی گردد، اسراییل ترجیح داد که با حزب الله درگیر نشود و تنش با فلسطین و سوریه را دامن نزند.

در اولین روز هفته در گفتگو با رادیو اقتصاد تحلیلی از بازار نفت ارایه دادم، سپس با هیات چینی نشستی کارشناسی در مورد مشارکت در یک معدن مس و پروژه ال ان جی داشتم و سپس راهی افطاری اتحادیه در هتل اوین شدم ، خوشبختانه مهمانی با استقبال اعضا مواجه شد ومهمانان ارزشمندی نیز از دولت، مجلس، اتاق بازرگانی و تشکل های نفتی نیز حضور داشتند.

در مهمانی فرصتی فراهم شد تا به اتفاق آقای مهدوی ابهری موضوع مغایرت مصوبه ابلاغی مجلس با مصوبه صحن علنی مجلس را با نمایندگان و مدیر کل پارلمانی رییس جمهور در میان گذاشته وخواستار اصلاح آن گردیم، مطابق مصوبه صحن علنی می بایست برای تعیین اقلام خام و نیمه خام کارگروهی تشکیل گردد و آن کارگروه لیست را احصا نماید. در حالیکه فعلا لیست ۲۳۰ قلمی سال ۱۴۰۱ ابلاغ شده که بسیاری از اقلام ان خام یا نیمه خام نمی باشد( گاز مایع، اوره، متانول، پلیمرها، قیر، هیدروکربور، روغن موتور ، پارافین و….)
مقرر شد که متن صورت مذاکرات را بهمراه یک نامه به معاون پارلمانی رییس جمهور ارسال نماییم تا مغایرت فوق را پیگیری نماید.
یکشنبه جلسه مفصلی با آقای بهروز احمدی داشتم که مالک و مدیر پایانه نفتی فریدون کنار می باشد، اطلاعات کامل و دقیقی در مورد بندر استاراخان و تانکرهای موجود در خزر داشت و عنوان نمود تاکنون فقط یک کشتی فراورده از آستارخان به مقصد ارمنستان با بدبختی ترانزیت شده است . ایشان معتقد بود که تا یکماه آینده تانکرها از ولگا به خزر وارد خواهند شد و با توجه به استقرار گمرک روسبه در ترمینال نفتی استارخان در ماههای اینده امکان سواپ وترانزیت فراورده فراهم خواهد شد.
امروز همچنان میزبان آقای داوود بنابی از همکلاسی های مدرسه عالی بازرگانی بودم که برای کمک به بستن یک پرونده اختلاف تجاری با یک شرکت نفتی امده بود، تلاش کردم که اختلاف بین ایشان وطرف تجاری را حل و فصل نمایم که به علت گذشت ۷ سال از پرونده و شکایت های مطرح شده در دادگاه کار سختی میباشد و احتمال موفقیت آن کم می باشد.

یکی از سرگرمی های پس از افطار تماشای سریال “اتش وباد” میباشد که روایتی در دل تاریخ است و داستان خوانین و کدخدا های دوره مشروطیت را با یک سوژه عاشقانه به تصویر می کشد ، در این سریال فاخر نشان داده میشود که خان و کدخدا چطور در تعامل با یکدیگر امور را سامان میداده اند.
شورای اسلامی شهر و روستا که با تاکید آیت الله طالقانی در جایگزینی با خوانین وکدخداها ایجاد گردید، توانستند با استفاده از درامد ارزش افزوده نقش بسیار مثبتی در آبادی شهرها و روستاها داشته باشند ولی به هیچ وجه نتوانسته اند نقش کدخداها را بازی نمایند،
سال ۵۸ که بهمراه بچه های مدرسه عالی بازرگانی به متطقه محروم کهنوج رفتیم و جهادسازندگی را تاسیس کردیم، در این منطقه نیمه عشایری همه طوایف خان داشتند و ما جوانان پرشور و انقلابی همگی از دشمنان قسم خورده خان بودیم، بالاترین دانش اموزان کهنوج کلاس سوم راهنمایی بودند که کلاس مختلط داشتند و دختر یکی از خوانین معروف کهنوج ( محمد خان مهیمی) نیز دانش اموز این کلاس بود ، من با وجود اینکه مسئول جهاد بودم هفته ای یک روز میرفتم و به دانش اموزان درس میدادم و عمده بحث هایم هم بر علیه خان و خانزدگی بود و کتاب ثار دکتر شریعتی را برایشان توضیح میدادم، یکی از کارهایی که در اولویتمان بود احیا قنوات بود، روستایی در نزدیک کهنوج بود به نام لنگ اباد، اهالی روستا تقاضا داشتند که جهاد برای احیا قنات کمک کند ، من موافقت کردم به این شرط که خان روستا که یک دانگ از این قنات داشت سهم خود را پرداخت نماید، معتمدین لنگ اباد رفتند و تا مدتی پیداشان نبود ولذا کسی را برای پیگیری به روستا فرستادم تا خبر بگیرد که چرا سکوت کرده اند ، خبر آوردند که خان حاضر نیست سهم خود را پرداخت نماید ولذا منصرف شده اند، دستور دادم که خان روستا را احضار کردند تا وی را مجبور کنم که سهمش را پرداخت کند، وقتی وارد اتاقم شد پیرمردی مفلوک و ساده بود که اگر چه اسمش سهراب خان بود ولی هیچ نشانه ای از خانی و اشرافیت نداشت، باشک و تردید پرسیدم که سهراب خان تویی ، گفت آره، تعجب کردم، گفتم چه میکنی گفت با چند گوسفند ومزرعه کوچکی به سختی زندگی میکنم، گفتم پس چرا تو خان هستی گفت ریشه در فامیل دارد و پدر و پدر بزرگ من خان بوده اند و موروثی به من رسیده، از شرط خود عدول کردم و هزینه بازسازی قنات را پرداخت کردم، بعدا موارد دیگری را هم شاهد بودم که باعث شد ذهنم در مورد خان خانی تغییر کند و دیگر در مورد خانزدگی در کلاس حرف نزنم. جالب است که چند ماه به آنها درس دادم و یکروز که شروع کردم به پرسیدن از بچه ها دیدم هیچ درکی از تلاش چند ماه من نداشته اند و قادر به پاسخ دادن به هیچ سوالی نیستند، ناراحت شدم و با عصبانیت داد زدم که من از کار جهاد زده ام و برای آموزش شما که آینده کهنوج هستید وقت گذاشته ام ولی شما اصلا گوش نداده اید و یاد نگرفته اید، جالب بود که نهایتا یکی با ترس ولرز گفت آقا شما با لهجه حرف و تند درس میدادید ولذا ما یاد نگرفتیم، همزمان عصبانی بودم و خنده ام هم گرفته بود که اینها از ترس در این مدت به من چیزی نگفته اند، از تدریس من چیزی یاد نگرفتند ولی ترسشان از غیر بومی ها ریخت و پای تعدادی از آنان به جهاد سازندگی باز شد و بعدا اغلب مسئولیت های اجرایی شهر را این دانش اموزان بعهده گرفتند و بعضی هم شهید شدند، بگذریم تا وقت دگر
دوشنبه ساعت ۱۱ صبح با دکتر غضنفری ( صندوق توسعه ملی) جلسه داشتم و چون ماشین را برای سرویس به تعمیرگاه فرستاده بودم از ساعت ۹/۵ صبح پیگیر گرفتن اسنپ یا آژانس بودم که هیچکدام پاسخگو نبودند، اسنپ مشکل نرم افزاری داشت و تلفنی هم اعلام میکرد که باید درصف نوبت باشم، تا ده صبح موفق به پیداکردن تاکسی نشدم به راننده ام زنگ زدم گفت در ترافیک گیر افتاده و زودتر از نیم ساعت به من نمیرسد، لذا از سر خیابان منظریه دنبال کرایه موتور یا ماشین بودم که سرانجام یک راننده تاکسی دلش سوخت و مرا به صندوق رساند، این عبارت که میگویند سواره از پیاده خبر نداره را امروز کامل درک کردم و متاسف شدم.
در جلسه با دکتر غضنفری اول به سوال ایشان درباره انتخابات اتاق پاسخ دادم و وقتی گفتم که برنده انتخابات را دولت میدانم تایید کرد، سپس در مورد وضعیت منابع و مصارف صندوق صحبت کردم که اطلاعات بسیار خوبی دریافت کردم، توصیه کردم که توسعه فعالیت صندوق ( مشارکت در سرمایه گذاری) بدون توسعه مدیریت امکان پذیر نیست، ایشان تایید کرد و اطلاع داد که چند هلدینگ با حداقل پرسنل اداری در زیر مجموعه صندوق ثبت شده و آماده فعالیت میباشد، درباره دو پروژه صحبت کردم که با هردو در کلیات موافقت نمود و به معاون مشارکت صندوق دستور داد تا مقدمات توافق را فراهم نماید، ضمنا در مورد فرصت حضور در بازار مسکن عراق توضیحاتی دادم که آنرا در حیطه ماموریت صندوق ندانست.
پس از آن جلسه ای با معاونت مشارکت صندوق داشتم و در مورد طرح ال ان جی که مورد علاقه صندوق میباشد اطلاعات و منابع خودم را در این مورد بیان نمودم که مقرر شد بزودی بهمراه تیم فنی چینی در این رابطه جلسه داشته باشیم.
پس از آن دیداری با یکی از مدیران پروژه ایران ال ان جی داشتم که اطلاع داد موانع همکاری با شریک خارحی برطرف شده و امکان امضا قرارداد وجود دارد. از اینکه پیگیری یکسال گذشته در موضوع ال ان جی در حال به ثمر رسیدن میباشد خوشحال شدم و موضوع را به اطلاع سرمایه گذار خارجی رساندم،

عصر به اتفاق دوستان اتاق شفاف از شرکت کروز وگروه معظم بهمن بازدید کردیم و با برنامه ها واهداف این بخش خصوصی موفق کشورآشنا شدیم ، خوشبختانه علیرغم مدت کوتاه آشنایی اعضا گروه با یکدیگر شاهد اتحاد و همدلی بی نظیری بین اعضا هستیم.
دعوت آقای مهندس علیمرادلو فرصت مناسبی بود تا دوستان را در سال جدید زیارت کرده و همزمان در جریان اقدامات ارزنده این شرکت موفق بخش خصوصی قرار گیریم، در این سالها که اغلب خودروسازان زیانده بوده اند این شرکت سود اور بوده و اقدامات بسیار خوبی در جهت توسعه فعالیت ها و ارایه محصول جدید نموده است.
مدیران توانمند مجموعه بهمن با بکارگیری بیش از ۶۰۰۰ نفر نیروی جوان و متخصص توانسته اند در زمینه تولید و کرامت مشتریان الگو‌سازی نمایند و با تنوع تولید از موتورسیکلت تا مینی بوس و تریلی بخشی از نیازهای کشور را تامین نمایند.

پس از بازدید از مجموعه بهمن و افطار ، نشستی با حضور اعضا اتاق شفاف برگزار گردید ومقرر شد یک بستر حقوقی سراسری برای هم افزایی نیروهای اتاقی، شبکه سازی بین فعالان بخش خصوصی ، نظارت بر عملکرد اتاق ها ، ارتباط با بدنه اعضا اتاق و مشارکت فعال در انتخابات مجلس آینده ایجاد گردد و تا نشست ۱۷ اردیبهشت مقدمات آن فراهم گردد و اطلاع رسانی لازم به اتاقها در سراسر کشور بعمل آید.لازم میدانم از پذیرایی گرم و صمیمانه مدیران مجموعه بهمن تشکر نمایم و برای آنان آرزوی توفیق و موفقیت نمایم.

سه شنبه، امروز پیگیر پروژه هایی در عراق و چین بودم و پس از آن با رادیو در مورد بازار نفت گفتگو کردم و به سوال پایگاه خبری انتخاب درباره میزان صدور نفت خام ایران و قیمت آن، آثار توافق با عربستان بر اقتصاد و سیاست و هزینه وصول طلب ایران از عراق مصاحبه کردم، وقتی این مصاحبه در پنجشنبه منتشرشد میزان تخفیف نفت خام ایران را بدون توجه به رقابت با روسیه تیتر کردند و در همه شبکه های ماهواره ای از قول من مانور دادند، چون خبر ناقص منتقل شده بود هزاران کامنت منفی داشتم که چرا گفته ام تخفیف ۱۵ دلار زیاد نیست؟

لذا توییت زدم و موضوع را توضیح دادم، برایم جالب بود که شاید برای اولین بار رجا نیوز توئیت من را باز نشر کرد و به شیطنت شبکه “من وتو” اشاره نمود.
امروز مصاحبه ای از دکتر فرزین رییس بانک مرکزی بخش شد که به نظرم مثبت بود، ایشان ضمن پذیرش سهم نقدینگی در تورم به نقش تحریم ها نیز اشاره کرده و عزم بانک مرکزی را برای ایجاد صندوق تثبیت ارزی را افشا نمود.

ضمنا آقای رادان مصاحبه مفصلی با تلویزیون داشت و اعلام نمود که از شنبه با بی حجابی در اماکن عمومی مقابله خواهد شد، با وجود این من آقای رادان را متفاوت از سال ۸۸ دیدم و معتقدم که این برنامه توفیقی نخواهد داشت و تنش زا خواهد بود و روابط داخلی و خارجی کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و حامیان این طرح هدفی جز حاکم کردن یک نگاه سیاسی بر یک امر اجتماعی را ندارند و شانس موفقیت آنان ناچیز میباشد.
امشب احیا را در منزل علی اقای هاشمی برگزار کردیم، سخنران مراسم آقای آقا میری ، اخوی بزرگ حسن آقامیری بود، تنوع دیدگاه سیاسی در اغلب خانواده ها وجود دارد و باید آنرا محترم شمرد.
سحری را هم در منزل ایشان خوردیم و پس از مدتها فرصتی فراهم شد تا با اقوام گعده کنیم، اغلب آنان فعالیت های من را در رسانه های اجتماعی رصد میکنند و یکیشون با خنده میگفت وقتی که هیچکس دنبال تجارت بین الملل، کارخانه تولیدی، پروژه پالایشگاهی، ساخت بیمارستان نبود شماها پیشرو بودید الان که همه مدیران دنبال تجارت و کسب وکار هستند شما رها کردید و پیگیر کارای اجتماعی و سیاسی شده اید، حرفش منطقی بود در پاسخ گفتم منتظر بازگشت من به بازارها باشید، امسال به امید خدا یکسری از پروژه ها را استارت میزنم .
چهارشنبه یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در مورد وضعیت تولید و واردات بنزین داشتم و راهکارهای خود را برای تامین بنزین بیان داشتم.
بعد از ظهر در ساختمان شیشه ای صدا وسیما به سوالات خبرنگاران بخش خبری صدا وسیما در مورد تولید و صادرات فراورده های نفتی و پتروشیمی پاسخ دادم و در مورد دلایل تکمیل نشدن زنجیره پتروشیمی وفراورده های پالایشگاهی بیان کردم وچالش های این صنایع را تشریح کردم، این گفتگو قراره در برنامه های سیما مورد استفاده قرار گیرد.
پس از جلسه نشستی با خانم سلیمی مدیر گروه انرژی سیما داشتم و برای ساخت برنامه در مورد عملکرد واحدهای میان دستی پتروشیمی وپالایشکاهی توافق کردیم، امید است که با کالبد شکافی مشکلات واحدهای میان دست وپایین دست بتوانیم راه را برای سیاست گذاری درست هموار کنیم

پنحشنبه در دفتر میزبان سه گروه بودم، نفر اول در رابطه با همکاری در زمینه فراورده های نفتی با عراق و لیبی بود، گروه دوم از فارغ التخصیلان صنعتی شریف بودند که فیلتری را طراحی و ساخته بودند که قادر است جایگزین فیلتر Q9 امریکا گردد و توان پالایش گاز خام را در پالایشگاههای گازی افزایش دهد، وقتی در مورد نقش فیلترهای سلولزی صحبت کردند تازه متوجه شدم که چرا با وجود تولید حدود هزار میلیون متر مکعب گاز در روز خروجی پالایشگاههای کشور حدود هفتصد میلیون متر مکعب به شبکه ترزیق میگردد، ادعا داشتند که فیلترهای جارویی که اکنون مورد استفاده قرار میگیرد قادر نیست ذرات فلزی را بخوبی جذب نماید لذا هم تعمیرات پالایشگاهی افزایش می یابد وهم ورودی به پالایشگاه به خاطر عملکرد ابشار امین کاهش می یابد و در سه سال گذشته این گروه دانش بنیان با فروش خانه و اموال خود موفق به طرحی، ساخت و آزمایش این فیلتر در پالایشگاه ایلام شده اند ونتیجه غیر قابل باور بوده است، اکنون نیاز به کمک جهت بازاریابی و تولید صنعتی این محصول برای بازار ایران و روسیه را داشتند که سه روش برای کمک به انان ارایه نمودم و مقرر شد یکی از مدیران مجموعه ما که سابقه فعالیت در زمینه ساخت ونصب فیلتراسبون فاز ۲۲ پارس جنوبی و کلوژرهای شرکت گاز را داشت پروژه را پیکیری کند.
پس از آن با نماینده یکی از شرکتهایی که علاقمند به همکاری در زمینه پروژه های فنی ومهندسی در داخل وعراق را داشت حلسه داشتم و نقطه نظرات مشورتی خود را بیان کردم،
بعد از افطار و تماشای سریال و مسابقه فوتبال در روم ایران من کلاب هوس با موضوع”چرا با وجود اصرار ایران غربی ها تمایلی به احیا برجام ندارند” شرکت کردم واین فرض را ناصحیح دانستم و ادعا نمودم این روالی که فعلا با کشورهای همسایه شروع شده متوقف نخواهد شد و به توافق با غرب خواهد انجامد، آقایان بهنود، جلایی پور، ترک نژاد و امیر داریوش هم خوشبین هستند ولی بقیه بدبین هستند و شانس احیا برجام را خیلی کم میدانند، این بحث اینقدر داغ بود که فرصت نکردم سحری بخورم و وقتی متوجه شدم که یک دقیقه به اذان بود و فقط یک لقمه شام و آب خوردم و خوابیدم. والسلام