بسمه تعالی
یکشنبه صبح  به ابوظبی و  ساعت ۸ صبح  از این  شهر سائوپولو پرواز کردم تا به اولین بازی ایران با نیجریه در  26 خرداد برسم، همسفر من در آخرین لحظه با وجود خرید بلیط ورزرو  هتل  ازسفر باز ماند ( البته بلیط هواپیما وهتل را یکی از بانک های امارات کادو داده بود). لذا به تنهایی عازم  سفرشدم، فرزندم اسید هادی و حمید عارف  نیز در این ساعت از طریق امارات پرواز داشتند و سه نفر از همکارانم نیز دیروز به برزیل رفته بودند.  ازچند روز قبل   بطور خستگی ناپذیری کارکرده بودم لذا شدیداً  خسته وهیجان زده بودم  و  از طریق  برنامه جالب  نرم افزاریBiorythm که روی موبایلم دارم وضعیت  جسمانی، هوشی وروانی خود را چک کردم،  از نظر فیزیکی و هوشی در وضعیت بحرانی قرار داشتم ولی  از نظر احساسی متوسط بودم ومن آثار این وضعیت را در پرواز مشاهده کردم ، در دو ساعت اول پرواز تبلتم در حال  خواب و بیداری از دستم رها شده  و در جلد صندلی بیزینس  فرو رفته بود و وقتی متوجه شدم که مهماندار تلاش میکرد تا صندلی من را به حالت عمودی برگرداند و تبلت مانع شده بود وبا تکرار فشار دکمه توسط  مهماندار تبلت من  داغون شد ونوشتن روزنوشت فراموش، زیرا بی وسیله شدم ومجبور شدم در طول سفر بعضی از نکات را یادداشت کنم و نوشتن سفرنامه را به تهران موکول کنم .


جالب اینجاست که در زمان فرود هواپیما نیز  موبایلم  رها شد و به زیر صندلی جلویی رفت. و مجبور شدم منتظر بمانم تا همه مسافرین خارج شوند و تکنسین با باز کردن صندلی جلو موبایل  را تحویل دهد.
من دیرتر از دیگران  حدود ساعت ۱۸به  ترمینال فرودگاه "سائوپائولو" رسیدم و به جمع پیوستم . فرودگاه این مگا شهر شیک ، مدرن وشلوغ بود ، برزیل از لحاظ سیستم های حمل ونقل ،بنادر وفرودگاهها از وضعیت پیشرفته ای برخوردار است وتقریبا ۴۰۰۰ فرودگاه دارد که ۱۳ تا از انان بین المللی می باشد واصولا از زیر ساخت های هوایی مناسبی برخوردار می باشد.
خوشبختانه آقایان  مهندس جمیلی( از اتاق زنجان وکرج وعضو هیئت رئیسه سابق اتاق ایران ) بهمراه یکی از نمایندگان مجلس و عضو شورای شهر تهران  با هماهنگی قبلی  به ما پیوستند و با یک ون بزرگ عازم تو"کوریتیبا" محل اولین مسابقه تیم ایران  شدیم .


در فرودگاه متوجه شدیم که این کشور با زبان انگلیسی بیگانه است و تلاش ما جهت برقراری ارتباط با راننده  بی فایده بود و لذا مجبور شدیم  با  یکی از تجار ایرانی ساکن برزیل  تماس گرفته و ایشان به راننده توضیح دهد که در مسیر توقف نماید تا بازی فوتبال ارژانتین – بوسنی را تماشا کرده  و شام بخوریم.
در یک رستوران بزرگ توقف کرد و  دقایقی از بازی  را تماشا کردیم سفارش غذا یک معضل بود زیرا حتی یک کلمه زبان انگلیسی نمی دانستند و مجبور شدیم  سیب زمینی سفارش دهیم و تلاش برای سفارش چای بی نتیجه بود وفهمیدیم که نوشیدن چای را باید فراموش کنیم، زیرا برزیل سرزمین قهوه است و نوشیدن چای معمول نیست . نهایتا از روی عکس های "منیو" سفارش سالاد و ماهی دادیم و پس از اتمام بازی به طرف کوریتیبا حرکت کردیم، فاصله این دوشهر حدود ۴۵۰ کیلومتر بود و این مسیر را تقریبا ۶ ساعت طی کرد و نیمه شب خسته و کوفته به " هتل رادیسون" رسیدیم، هتل نوسازو پنج ستاره بود .
این شهر با حدود ده میلیون جمعیت مرکز ایالت پارانا واین ایالت از ۳۹۹ شهر تشکیل شده است.
در زمان صرف صبحانه متوجه شدیم که تیم فوتبال نیجریه نیز در همین هتل مستقر می باشد  و لذا بازار کری خوانی  باهمراهان این تیم  به راه افتاد ، پس از صبحانه گشتی در اطراف هتل زدیم و  در نزدیکی هتلمان  مسافران یک تور ایرانی را در حال شعار دادن به  نفع تیم ملی دیدیم و از آنان خواهش کردیم که برای تضعیف روحیه تیم نیجریه به مقابل هتل ما بیایندو به نفع تیم ایران شعار دهند. این دوستان که حدود سی نفر بودند همراهی کردند و دقایقی در جلو هتل رادیسون به نفع تیم ملی ایران شعار دادند. حدود ساعت ۱۱ همه لباس تیم ملی  پوشیده و با تجهیزات کامل  عازم استادیوم شدیم ، بازی ساعت ۱۶ به وقت برزیل ۱۲٫۵ نیمه شب به وقت ایران برگزار می شد و در مسیر استادیوم ناهار خوردیم ومسابقه فوتبال المان وپرتقال را تما شا کردیم.


در برزیل اغلب رستوران ها بوفه است وغذا را وزنی می فروشند و من تا به حال ندیده بودم که غذا وسالاد را وزن کنند؟ غذای مردم برزیل عمدتا لوبیای سیاه، برنج، ماهی وگوشت است و وعده اصلی غذا ناهار میباشد وبه سوپ عدس علاقه خاص دارند وعدس را نمایانگر ثروت ودارایی میدانند.
استادیوم  این شهر،  بزرگ ، شیک و مجهز بود و در صف ورود ایرانیهای زیادی تجمع کرده بودند و انواع شعارها در حمایت از تیم ملی سر میدادند.


در این بازی تیم ملی بازی خوب و منطقی ارائه نمود و موفق شد یک امتیاز از این تیم قدرتی  وبا سابقه آفریقایی بگیرد .در این مسابقه هنرمندانی که از تهران آمده بودند در صندلی های جلو ما مستقر بودند و بازار عکس داغ بود واین عزیزان تلاش زیادی نمودند تا مردم را به تشویق مستمر تیم ملی وا بدارند ونهایتا نه تنها از انان تقدیر نشد بلکه حیثیت واعتبار انان زیر سوال رفت، من شهادت میدهم که رفتار وعملکرد این گروه از هنرمندان معقول وشایسته تقدیر می باشد.

پس از بازی فاصله استادیوم تا هتل را پیاده طی کردیم و در راه سیم کارت برزیلی خریدیم،  اینترنت موبایل ها فعال شد و توانستم عکسهایی  را که از  استادیوم و بازی گرفته بودم با تانگو وفیس بوک ارسال کنم. خوشبختانه تمامی شبکه های اجتماعی مجاز بود ومرتب با تانگو واسکایپ با ایران در تماس بودیم. در  اسانسور هتل با کادرمربیان عصبانی تیم ملی نیجریه همراه شدیم وبه انان به شوخی گفتم  که شما امروز خوش شانس بودید ، انها همگی با تعجب پرسیدند ما! . ما! خوش شانس بودیم یا شما! مجددا گفتم ( yes very lucky)     …کلی خندیدیم واز هم جدا شدیم .  با همراهان  قرار گذاشتیم ساعت ۸ برای شام به یک رستوران لبنانی برویم ولی خستگی سفروتشویق تیم ملی در استادیوم و مسیر طولانی استادیوم تا هتل  باعث شد که همگی بخوابیم  و قید شام را بزنیم.


تا بازی بعدی  که روز شنبه با ارژانتین بود پنج روز وقت  داشتیم و لذا در زمان صبحانه با دوستان مشورت کردیم که چه کنیم؟
آقای طاهری ودوست تاجر ایرانی مقیم برزیل اصرار کردند که به طرف جنوب غربی برزیل برویم و از منطقه مرزی برزیل وارژانتین و آبشار معروف این کشور در شهر"ایگواسو" دیدن کنیم
با موافقت جمع و اضافه شدن دو نفر از فعالین اقتصادی ، سه ماشین اجاره کردیم و با ۴ خودرو به طرف مرز حرکت کردیم . فاصله کوریتیبا تا ایگواسو حدود ۷۵۰ کیلومتر بود و قرار شد با طمانینه برویم واز مناظر طبیعی بین راه لذت ببریم ، بعد از سه ساعت رانندگی برای تماشای مسابقه فوتبال برزیل – مکزیک   وخواندن نماز وخوردن ناهار در یک رستوران توقف کردیم، صاحب رستوران  حوصله پذیرایی ازما را نداشت ومنتظر شروع بازی برزیل بود.( در روزهایی که برزیل مسابقه دارد از چند ساعت قبل مغازه ها وحتی رستوران ها تعطیل می شوند) سفارش ماهی وسالاد  دادیم گفت نداریم ! و می خواست ما را از سر خود باز کند. سفارش سیب زمینی و ماکارونی دادیم و فوتبال مکزیک وبرزیل را که مساوی تمام شد تماشا کردیم و پس از مسابقه در حالیکه هوا تاریک شده بود حرکت کردیم. در مسیر هیج شهر، کارخانه  و یا روستائی وجود نداشت همه مسیر پوشیده از جنگل بود.


در مسیر خودرو سواری کم بود ولی کامیون های زیادی در حال حرکت بودند و در هر ۵۰ کیلومتر نیز یک  ایستگاه عوارضی وجود داشت و حداقل ۵ دلار از هر خودرو عوارض دریافت میکرد،   پمپ بنزین هم به نسبت زیاد بود و حدود ۴۰۰ کیلومتر از مسیر را که رفتیم اغلب دوستان احساس خستگی کردند و لذا در یک متل  بین راهی توقف کردیم و شب را در آنجا گذراندیم.
در این مسیر با مهندس عبداللهی  یکی از نمایندگان باسابقه وخوش فکر مجلس  همسفر بودم و در مورد بسیاری از مسائل کشور با یکدیگرتبادل نظر  کردیم و گذشت زمان برایمان محسوس نبود.
نیمه شب باران شدیدی اغاز شد واز صدای ان از خواب بیدار شدم وکمی هم ترسیدم وتا صبح باران ادامه داشت ، پس از خوردن صبحانه حرکت کردیم و در مسیر به منطقه سرخپوستان که ساکنان اصلی واولیه برزیل بوده اند  رسیده وتوقف کردیم  و از انان صنایع دستی خریده وعکس یادگاری گرفتیم .(تا قرن ۱۵ میلادی اقوام گوناگون سرخ پوست در برزیل ساکن بودند وبعدا سیاهان افریقایی به عنوان برده راهی این کشور شدندوسپس سفید پوستان اروپایی خصوصا پرتقالی این سرزمین را مستعمره خود کردند)


قبل از ظهر به  شهر "ایگواسو" رسیدیم و بلافاصله در یک هتل ۴ ستاره نسبتا  قدیمی مستقر شدیم و  ناهار را در یک رستوران لبنانی خوردیم و با خوردن کباب وجوجه کباب همگی دلی از عزار درآوردیم . این شهر مرزی حدود ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد واقتصاد آن متاثر از توریست ها  بازدید کننده از آبشار و مسافرین بازدید کننده از منطقه آزاد تجاری پاراگوئه می باشد.

تصمیم گرفتیم که به علت خستگی بازدید از آبشار را به فردا موکول کنیم و عصر از نقطه مرزی سه کشور آرژانتین، پاراگوئه و برزیل که یک رودخانه میباشد بازدید نمائیم. من قبلاً عکس  های این منطقه را دیده بودم ولی حضور دراین منطقه و دیدن آن برای همگی جالب و هیجان انگیز بود.
با توجه به امیدواری تیم ایران به صعود پس از مساوی با نیجریه با اصرار دوستان پس از مشورت با تهران با آقای کفاشیان تماس گرفتم و قول دادم  در صورتیکه ایران به مرحله بعد صعود کند یا از آرژانتین امتیاز بگیرد از طرف فعالین اقتصادی و اتاق تهران پاداش مناسب به فوتبالیست ها  پرداخت خواهد شد. ضمنا از ایشان خواهش کردیم در صورت امکان در هتلی که  تیم ملی در شهر" بلوهوریزنته" مستقر خواهد شد  برای ما نیز دستور دهد اتاق رزرو نمایند که ایشان پذیرفت و نماینده فدراسیون با هماهنگی ما اقدام نمود.
در این منطقه مرزی فقط چند سرباز نظامی حضور داشتند  وسیم خاردار یا دیواربلندی وجود نداشت. زیرا مردم این سه کشور به راحتی با یکدیگر رفت و آمد می کنند.
تاجر ایرانی مستقر در برزیل توضیحاتی راجع به اقتصاد این منطقه و منطقه آزاد تجاری پاراگوئه داد وقول  داد چند نفر را برای بازدید و خرید به منطقه تجاری پاراگوئه ببرد.
روز بعد از آبشار زیبا و بی نظیر این منطقه بازدید کردیم اگرآبشار  نیاکارا بلندترین  آبشار دنیا باشد این آبشار عریض ترین و فکر کنم پرآب ترینوبا شکوه ترین آبشار دنیا می باشد،ارتفاع ان حدود ۸۲ متر وعرض ان بیش از ۳ کیلومتر می باشد واز جالب ترین دیدنی های طبیعت برزیل ومرکز جذب توریست می باشد. توریست های زیادی همراه ما از آبشار بازدید میکردند . این تور حدود ۴ ساعت طول کشید و همه دوستان از برنامه ریزی انجام شده و بازدید از آبشار رضایت داشتند.


پس از آن  مجددا عازم یک رستوران لبنانی شدیم  وجالب بود که در جوار رستوران حسینیه شیعیان قرار داشت ، لذا نماز را  خواندیم وسپس  ناهار مفصلی  خوردیم و بازی فوتبال تماشا کردیم.
پس از آن به یک آژانس رفتم و بلیط پرواز به شهر" بولی هوریزنته "را خریدیم ، مجبوریم مجددا به "کوریتیبا" برویم .  کارتهای اعتباری در برزیل  قابل اعتماد نیستند  و شما باید حتماً چند کارت اعتباری داشته باشی و یا به اندازه کافی پول بهمراه داشته باشی که با مشکل مواجه نشوی.
بازدید از سد بزرگ این منطقه امروز میسر نشد لذا بلیط آن را برای فردا صبح خریدیم  و به هتل رفتیم.
پس از نماز  مغرب و عشاء ، با یک خودرو پلاک پاراگوئه به اتفاق نماینده مجلس به منطقه آزاد تجاری  پاراگویه در جوار مرز رفتیم و جالب بود که در مسیر رفت و برگشت هیچ کس معترض ما نشد.
دوست  تاجر ایرانی من در این منطقه وارد کننده  لوازم الکترونیکی می باشد . وی اجناس را از کره ، ژاپن وچین  به  شیلی ارسال کرده وترخیص می نمایند  و سپس در  منطقه ای "پیمان مرکوسور" به راحتی ترانزیت می نمایند.( تعرفه ها در گمرک شیلی نازل تر از سایر کشورهای منطقه می باشد)  عوارض  این منطقه آزاد تجاری نیز ناچیز می باشد . روزانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار کالا در این شهر مرزی بصورت عمده فروشی و خرده فروشی معامله میشود و  مردم زیادی از برزیل و آرژانتین و سایر کشورهای منطقه به این شهر مرزی سفر می کنند.
ما از یک فروشگاه که متعلق به یک شیعه لبنانی بود سوغاتی خریدیم و بازی فوتبال را در یک رستوران تماشا کردیم، و آخر شب به برزیل بازگشتیم.
صبح زود عازم سد بزرگ مشترک آرژانتین و پاراگوئه شدیم. مخزن این سد بیش از ۴۰ میلیارد مترمکعب آب را ذخیره میکرد و ۱۷۰۰۰ مگاوات برق  از این سد تولیدمیشود.
شروع پروژه در سال ۱۹۷۷ بوده و اتمام آن در سال ۲۰۰۷ و یکی از هفت سازه بزرگ دریا محسوب می شود و سالانه نهصد هزار توریست از آن بازدید می کند.
بازار عکس یادگاری گرفتن داغ بود ، حدود ظهر به هتل برگشتم و آماده حرکت به فرودگاه شدیم پرواز با هواپیمای ساخت داخل برزیل صورت گرفت که بسیار هواپیمای مدرن و راحتی بود و ما موفق شدیم در هواپیما بازی فوتبال فرانسه-سویس را تماشا کنیم.
وقتی به فرودگاه کوریتیبا رسیدیم از در و دیوار ان آرژانتینی ها بالا میرفتند و در قسمتی از فرودگاه  که برای  خدمت رسانی به مسافرین آماده کرده و تلویزیون های بزرگ نصب کرده بودند ولو بودند .
وقتی ما را با لباس تیم ملی  ایران دیدند شروع به خواندن سرود ارژانتینی  و کری خوانی ، ابتدا با آنان مسابقه فوتبال دستی دادیم، تیم آقایان شجاعی و طاهری آنان را شکست دادند ولی من وجمیلی از تیم دیگر  انان شکست خوردیم.
در سالن انتظار آرژانتین دسته جمعی سرود خواندند و شعار میدادند و ما که تعدادمان کمتر بود خلع سلاح شده بودیم هر طور بود دوستان را قانع کردیم که سرود بخوانیم وشعار بدهیم ، متاسفانه هیج سرودی حفظ نبودیم ،لذا من گفتم سرود "اتل متل تو توله" یا "توپ قلقلی"را بخوانیم که همه بلدیم و ارژانتینی ها وبرزیلی ها هم نمی فهمند که ما چه میخوانیم. متاسفانه با وجود داشتن هزاران شاعر نامدار و کتاب شعر ما فاقد سرود وترانه های هیجانی وملی هستیم واغلب مردم ایران نیز با این سرود ملی نتوانسته اند ارتباط برقرار کنند وان را حفظ کنند .


نهایتا  محمد شجاعی سرود ایران ایران را خواند و ما جواب دادیم، با شعار ما تعدادی ایرانی که در سالن ترانزیت  بودند به ما پیوسته و دقایقی آرژانتینی ها را ساکت کردیم. وقتی مجددا ارژانتینی ها شروع به سرود خوانی کردند اقای جمیلی با یک پرچم ایران به جمع انان رفت وتقاضای اتش بس کرد وانان ساکت شدند واز همه خواست به نفع لیونل مسی شعار دهند که همگی شعار دادیم وعکس یادگاری گرفتیم، سپس از انان خواست به نفع جمیلی شعار دهند وانان که فکر میکردند جمیلی یکی از بازیکنان تیم ایران است همراهی کردند وشعار "جمیلی جمیلی" سر دادند وسپس سوار بر هواپیما شدیم .  دیر وقت به هتل رسیدیم .
اعضاء تیم ملی نیز در این هتل حضور داشتند و روز بعد در اسانسور بعضی از انان را دیدیم  و از بازی خوب آنان  با نیجریه تشکر کردیم.


صبحانه را با آقای کفاشیان و بعضی از هنرمندان خورده و سپس دقایقی با سفیر ایران در برزیل هم صحبت شدیم و با بعضی از هنرمندان عکس یادگاری گرفتیم. در جمع هنرمندان آقایان جواد هاشمی ، خانم گودرزی  ، سام درخشانی، عباس تفتی  اجتماعی ترو خونگرم تر از بقیه بودند. محسن تنابنده ، جمشیدیان ونواب صفوی ، خیرابادی  تا حدودی خودرا تافته ی جدابافته میدانستند و علاقه ای به ارتباط برقرار کردن با دیگران نداشتند.

ساعت ۱۱ صبح  یک ماشین ون اجاره کردیم وبا ان عازم استادیوم شدیم ، چون ماشین بزرگ بود و جای خالی داشت و حدود ۶ الی ۷ نفر ایرانی  را در مسیرسوار کردیم ، اتفاقا بچه مازندران بودند و یکی از آنان تا استادیوم با لهجه نقی برزیلی ها را مسخره کرد و از اینکه برزیل اینقدر هزینه کرده است ولی برگزار کنندگان  یک کلمه انگلیسی نمی دانند گلایه می کرد و فحش میداد و نهایتا شعر مازندارانی  خواندو شیپور زد، در مجموع ادم جالبی بود.

وقتی به استادیوم رسیدیم جمعیت زیادی جهت تماشای بازی آمده بودند ، برزیلی ها طرفدار تیم ایران بودند و آرژانتینی ها مطمئن بودند که با اختلاف زیادی پیروز می شوند . جالب است که  در شروع بازی در تیم ملی ایران فقط آندو تیموریان سرود ملی را می خواند و بقیه ساکت بودند.و چند دقیقه که از بازی گذشت آرژانتینی ها آرام شدند و تشویق ما شروع شد.
بازی خوب ومنطقی ایران همه را به وجد اورده بود و۹۰ دقیقه یکصدا تشویق کردیم وارژانتینی مات ومبهوت بازی را تما شا میکردند. با اینکه موقعیت گل ما از تیم ارژانتین بیشتر بود بازی را در دقیقه ۹۲ واگذار کردیم ولی به صعود از گروه امیدوار بودیم وسربلند استادیوم را ترک کردیم، همه تماشاگران از بازی خوب ایران تعجب کرده بودند ونگاهشان به ایران وفوتبال تغییر کرده بود، برزیلی ها وارژانتینی ها اصرار داشتند که ما لباس تیم ملی را با لباس انان عوض کنیم وما به علت بازی با "بوسنی"جواب رد میدادیم. وقتی با اصرار ارژانتینی ها روبرو شدیم من یک لباس تیم ملی مربوط به جام جهانی المان داشتم وان را با لباس تیم ملی ارژانتین تعویض کردم وبا ان عکس یادگاری گرفتیم. همانطور که مردم برزیل به افرادی شجاع،مودب ومهربان مشهور هستند به نظر میرسید که ارژانتینی ها هم این خصوصیات را داشته باشند ودر مسیر استادیوم بارها تیم ایران را تشویق کردند وبه ما دلداری دادند.


تیم ملی هتل را بعد از بازی ترک کرده بود وما انشب را در هتل ماندیم وروز بعد عازم شهر سالوادور شدیم.این شهر ساحلی مرکز ایالت باهیا میباشد که با بیش از ۱۴ میلیون جمعیت و۴۱۷ شهر یکی از بزرگترین ایالت های برزیل می باشد ، اختلاف طبقاتی در شهر مشهود بود وختل ما در کنار ساحل ومنطقه اعیان نشین شهر قرار داشت ولی قیمتش از دیکر شهر ها مناسب تر بود وپرسنل هتل وحتی راننده ها به زبان انگلیسی اشناتر بودند وبه محض ورود از ما با چای سیاه پذیرایی کرد واغلب مسافران هتل ایرانی بودند، سفیر ایران ودیبلمات های سابق نیز در این هتل اسکان داشتند ودر مورد مسایل تجاری بین دوکشور ومسابقه فوتبال با بوسنی بارها گفتگو وتبادل نظر کردیم .در شب دوم برای یکی از دیبلماتها حادثه ای اتفاق افتاد که همه را دلنگران کرد وکسی دیگر به تنهایی برای پیاده روی از هتل خارج نمیشد زیرا برزیل ناامن می باشد وامکان ضرب وجرح توریست ها برای گرفتن ساعت وپول وجود دارد.
یک راننده ای به نام کارلوس را هتل به ما معرفی کرد که زبان انگیسی را خوب صحبت میکرد ودر این سه روز همه جا با ما بود. روز اول از شهر ومرکز توریستی ان بازدید کردیم واغلب لباس  تیم ملی برزیل خریدیم .
روز بعد اقا هادی وحمید عارف سالوادور را به قصد بازگشت به ایران ترک کردند وتلاش ما برای به تعویق انداختن سفر بی نتیجه بود زیرا هادی دلتنگ فرزند سه ماهه اش بود وبرگشت، ما روز دوم از یک منطقه بسیار زیبای توریستی در ۹۰ کیلومتری سالوادور بازدید کردیم وهمراه با ناهار مسابقه ایتالیا وفرانسه را تماشا کردیم وسپس در بازار مکاره شهر خرید کردیم.
در این منطقه کشاورزی وماهیگیری رونق داشت واین منطقه توریستی متعلق به صیادان بود که با سرمایه گذاری " پترو براس" تبدیل به یک منطقه مدرن ویلایی شده بود وخارجی های زیادی در این منطقه ویلا داشتند وفضای این شهرک متفاوت از بقیه نقاط برزیل بود.


برزیل برزگترین تولیدکننده نیشکر،قهوه وعصاره پرتقال ودومینتولیدکننده سویا،گوشت ومرغ وذرت میباشد و۳۸۸ میلیون هکتار زمین قابل کشت دارد که هنوز ۹۰ میلیون هکتار ان بهره برداری نشده است وضمنا ۲۰ درصد اب شیرین دنیا را در اختیار دارد ودر سال های اتی برزیل تامین کننده اصلی مواد غذایی در دنیا خواهد شد. صادرات محصولات کشاورزی این کشور در سال ۲۰۱۳ بالغ بر ۷۹ میلیارد دلار بوده است.
از طرف دیگر برزیل بالغ بر ۲۶۰۰ معدن دارد که ۹۸ درصد از انها روباز می باشدو۷۱ نوع ماده معدنی تولید میکند، این کشور سومین تولید کننده سنگ اهن دنیا ئدارنده ۱۷ در صد ذخایر میباشد. ارزش صادرات مواد معدنی برزیل در سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۴۳ میلیارد دلار بوده که ۳۶ میلیارد دلار ان سنگ اهن بوده وبه بهانه صدور ماده خام دولت جلو صادران ان را نمیگیرد واکنون دومین صادرکننده سنگ اهن دنیا می باشد.
این راننده برزیلی تقریبا در همه زمینه ها اطلاع داشت ودر شناخت برزیل به ما کمک فراوانی کرد.
روز دوم سفر را در این مطقه گذراندیم واوایل شب به طرف سالوادور حرکت کردیم ودر مسیر کارخانه خودروسازی فورد امریکا قرار داشت که یکی از بازیگران اصلی در بازار خودرو برزیل می باشد وکارخانه اصلی ان در این ایالت قرار دارد.
صبح روز مسابقه همه هیجان زده بودند ودوباره همگی لباس های تیم ملی را پوشیده بودند وجوانان در حال رنگ کردن صورت های خود به رنگ پرچم ایران بودند وهمه امیدوار، در مسیر را بچه ها شیبور زدند وشعار دادیم ووقتی به استادیوم شهر رسیدیم از اینکه طرفداران تیم بوسنی قلیل بودند خوشحال، بازی که شروع شد از ارایش دفاعی تیم تعجب کردم وتوجیه میکردیم که در صدد شناخت حریف می باشد، ولی هر لحظه فشار تیم بوسنی افزایش می یافت واین تیم بازی بی نقصی ارائه میداد وبر عکس بازی پراشتباه با تجربه های تیم ایران ( شجاعی ، نکو نام وجلال حسینی) همه امید ها را بر باد داد وپس از خوردن یگ گل تا حدودی ارایش دفاعی تغییر کرد وبازی بهتر شد ولی در نیمه دوم حرکت با به توپ اضافه منتظری وپاس اشتباه جلال حسینی باعث شد گل دوم را که مشکوک به افساید بود بخوریم وتیم هم رمق وتوانی برای جبران نداشت ومتاسفانه بازی را واگذار کردیم ودست از پا درازتر به هتل برگشتیم وهمه مشغول بستن چمدان ها وحرکت به طرف ایران شدیم .بلیط برگشت من از سائوپولو بود ولی بقیه از ریودواژانیرو و لذا شب  از هم جدا شدیم .
من دیر وقت به این شهر بزرگ وپر ترافیک رسیدم ودر یک هتلی در نزدیکی فرودگاه مستقر شدم، بلیط برگشتم ساعت ۸ شب بود ولذا اول صبح به سالن ورزشی هتل رفتم ویک ساعتی ورزش کردم وپس از خوردن صبحانه عازم یک پاساژ بزرگ در نزدیکی هتل شدم وبرای خانواده سوغاتی خصوصا انواع قهوه خریدم ، ظهر در رستوران مجلل پاساژ نهار ماهی خوردم ومسابقه فوتبال تماشا کردم و وقتی که خواستم پول ناهار را با کارت اعتباری بپردازم دستگاه قبول نکرد ومن حیران شده بودم ومجبور شدم به دوست تاجر ایرانی زنگ بزنم وازش بخواهم که برایم پول بیاورد، وی برای ثبت نام دختر ایرانی- ژاپنی اش در دانشگاه بود وگفت تا دوساعت زودتر نمیتواند حضور یابد، لذا سوغاتی های خریداری شده را نزد رستوران امانت گذاشتم واینقدر به دستگاههای کارت خوان پاساژ ور رفتم تا بالاخره پول نقد گرفتم وبدهی ام را به رستوران دادم.
نکته جالب خرید در برزیل چاپ کاتولوگ اجناس می باشد که معمولا بر تن هنرمندان معروف غربی وبرزیلی شده وشما براین اساس انتخاب میکنی واین مدل در فروشگاههای لباس وعطر حاکم بود، اغلب پوشاک عرضه شده برزیلی بود وکمتر شما برندهای معروف پوشاک را در این شهر مشاهده میکردی وتعرفه پوشاک بالا و ورود آن با محدودیت روبرو است وتولید داخلی برزیل نیز از طراحی وکیفیت مناسب برخوردار می باشد واغلب مردم این کشور لباسش تی شرت تیم ملی برزیل ویک شلوارک بود وکمتر شما لباس های شیک یا رسمی را برتن برزیلی ها میتوانستی ببینی.
با امدن دوستم قهوه ولوازم ارایشی بهداشتی هم خریدم وبه هتل برگشتم وعازم فرودگاه شدم وسفرمن در تاریخ پنجشنبه ۵ تیرماه به پایان رسید ودر مجموع از سفر وهمراهان رضایت داشتم وجام جهانی بهانه ای شد تا دو هفته ای از محیط پر استرس ایران دور باشم وبرزیل را بشناسم ودوستان جدیدی نیز پیدا نمایم.      والسلام –رمضان ۱۳۹۳

      

One Response to سفرنامه تصویری برزیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سید حمید حسینی
جدیدترین مصاحبه ها

صنعت پتروشیمی؛ جذاب ولی بی ثبات!

به گزارش سرویس نفت و پتروشیمی «جهان صنعت نیوز»، پتروشیمی ها سال سختی را پشت سر گذاشتند. از تحریم های خارجی گرفته ...

ادامه مطلب

سیدحمید حسینی: کسری بودجه دولت، متانول‌سازان را به زانو درآورده است

سیدحمید حسینی: کسری بودجه دولت، متانول‌سازان را به زانو درآورده است

انصاف نیوز: یک صادرکننده محصولات پتروشیمی، دلیل اصلی فشار بر تولیدکنندگان ایرانی متانول را کسری بودجه دولت دانست و خواستار ...

ادامه مطلب

سید حمید حسینی : آزاد شدن ۷ میلیارد دلار، خبری تبلیغاتی و غیر موثق بود

سید حمید حسینی : آزاد شدن ۷ میلیارد دلار، خبری تبلیغاتی و غیر موثق بود

سید حمید حسینی با اشاره به اینکه با افتضاحی که در حال حاضر ایجاد شده‌ و خبر ارسال تسلیحات به ...

ادامه مطلب

تعلل يعنى نه از برجام خارج می‌شويم، نه توافق می‌کنیم!

تعلل يعنى نه از برجام خارج می‌شويم، نه توافق می‌کنیم!

  سيد حميد حسيني در گفتگو با نفت‌خبر: تعلل يعنى نه از برجام خارج می‌شويم، نه توافق می‌کنیم! افت‌وخيز چند ماه اخير بازار ...

ادامه مطلب

۱۰ گام نفوذ در بازار همسایگان

۱۰ گام نفوذ در بازار همسایگان

دنیای اقتصاد : دیپلماسی اقتصادی ایران کار نمی کند. دلیل این موضوع در نشست انجمن دیپلماسی ایران بررسی شد. در ...

ادامه مطلب

آرشیو سالیانه
شبکه های اجتماعی