در این نشست آقای ال اسحاق ونگارنده تحلیلی از اوضاع عراق و حمله امریکا به پادگان حشدالشعبی ارایه دادیم و آنرا اشتباه راهبردی امریکا توصیف کردیم، نهایتا به سوالات بیش از ۶۰ نفر از شرکت کنندگان در مجمع پاسخ دادیم.
در این جلسه مدیر عامل شرکت بازرسی خبرگان از توافق با یک شرکت بازرسی بین المللی چینی که از طرف استاندارد عراق مامور کنترل کیفیت کالای صادراتی ایران به عراق میباشد خبر داد و این امیدواری وجود دارد که از این پس شاهد حضور کالای بی کیفیت و تقلبی ایرانی در بازار عراق نباشیم.
سه شنبه صبح درگیر نامه نگاری با اتاق ایران درباره مجمع فوق العاده و سفیر محترم ایران در عراق در رابطه با مجمع “بانک تعاون اسلامی” و عضویت عراق در “کنوانسیون کارته تیر” بودم و عصر در نشست هیات مدیره اپکس شرکت کردم .مذاکرات مفصلی درباره مصوبه جدید دولت درباره صدور گواهی منشا داشتیم و پیشنهادات اتحادیه را در این رابطه جمع بندی کردیم.
پس از آن برای بازدید از نمایشگاه صنعت ساختمان عازم هتل المپیک شدم و پس از بازدید به اتفاق نمایندگان شرکتهای عمراب ، کیسون ، پورنام ، ابادراهان و چند شرکت معتبر دیگر با نماینده وزارت مسکن اقلیم دیدار داشتیم و در مورد فرصت ها وچالش های شرکتهای فنی ومهندسی ایرانی مذاکره کردیم.
با پرواز ساعت ۹ ماهان به اتفاق نمایندگان اتاقهای مشترک سایر کشورها برای شرکت در “ نشست شورای گفتگوی دولت وبخش خصوصی کرمان” که در جیرفت برگزار میشود عازم بم شدیم وشب را در این شهرستان گذرانده وصبح زود عازم جیرفت شدیم.
با توجه به اینکه این منطقه تولیدکننده عمده تره بار، مرکبات ، خرما وسبزیجات داخلی و صادراتی میباشد، لذا برای معرفی ظرفیت ها واشنایی با بازارهای منطقه، از اتاقهای مشترک دعوت بعمل آورده بودند.
در این نشست اتاقهای عمان، عراق، افغانستان، قطر، هند و اوراسیا نسبت به تشریح بازار ، نقاط ضعف کالاها و شرکتها وارایه راه حل ها پرداختند که عموما حول محور لزوم تشکیل شرکت مدیریت صادرات در استان، ایجاد زیر ساخت های صادراتی در جیرفت( ترمینال صادراتی تره بار جیرفت) ، تقویت زیر ساخت های حمل ونقل و راه اندازی کارگو بود.
این جلسه بهانه ای شد تا خاطرات مشترکمان با استاندار کرمان در سال ۵۸ در منطقه کهنوج را یادآوری کنم ، در سال ۵۸ پس از تعطیلی دانشگاهها من به اتفاق ۵۰ نفر از دانشجویان مدرسه عالی بازرگانی تهران عازم منطقه کهنوج شدیم و جهادسازندگی این شهرستان را پایه گذاری کردیم،در آن زمان آقایان حسین مرعشی در جهاد کرمان، اسحاق جهانگیری در جیرفت، اسلامی در بافت و دبستانی در بم مسئولیت داشتند و جهاد کهنوج نیزبه من سپرده شد، یکبار برای بازدید از یکی از اردو های جهاد کهنوج، مهندس فدایی که در آن زمان مدیر امور فنی جهاد استان بود دعوت کردیم و در مسیر خودرو ما در چاله افتاد و بینی ایشان شکست و ما شرمنده ایشان شدیم.
پس از یادآوری آن خاطره، مهندس فدایی توضیح داد که من از ابتدای مسیر خطر این چاله را گوشزد کرده بودم ولی به علت سرگرم شدن به مباحث سیاسی روز غفلت کرده و این حادثه را رقم زدم.
چهارشنبه شب از طریق کرمان به تهران برگشتم علیرغم خستگی و روز طولانی مستقیما به مجموعه انقلاب رفتم و در فوتسال چهارشنبه ها شرکت کردم و هفته پر کاری را پشت سر گذاشتم. من متولد ۱۱ دی مطابق با اول ژانویه هستم و با وجود اینکه در سفر بودم و نیمه شب به منزل رفتم ، بچه ها و نوه ها جشن تولد مختصریگرفتند و به رسم همیشگی در چند قاب خانوادگی این دورهمی ماندگار شد.