روزنوشت شنبه ۱۷تا پنجشنبه ۲۲ آذرماه ۱۳۹۷

قبل از اینکه به بیان برنامه ها واتفاقات این هفته بپردازم بد نیست در رابطه با موضوعات داغ این روزها تایید حکم اعدام حمید باقری درمنه، روابط با گرجستان، انتخابات آینده کشور ، حیدرالعبادی و اتفاقات ارزی اخیر دیدگاه و اطلاعاتم را بیان کنم.
ما(مرات) از سال ۷۵ تا ۸۶ از پیشگامان صادرات قیر بودیم و در سالهای ۷۹ و۸۱ صادرکننده نمونه شدیم تا اینکه کم کم در این سالها با تغییراتی که در سازمان بازنشستگی نفت ایجاد شد شاهد حضور آقای دکتر علی احمدی در این سازمان بودیم و ایشان که پدر خانم بذرپاش بود پای مدیران خودرو سازی را به بنگاههای زیر مجموعه بازنشستگی نفت باز کرد، از جمله در شرکت نفت جی و نفت سپاهان، این مدیران که با طرح و برنامه به این شرکتهای تازه خصوصی شده منصوب شده بودند با زد و بند با بعضی از شرکتهای متعلق به باقری درمنه و جزایری ( با شهرام جزایری اشتباه گرفته نشود )  بازار قیر ایران را بهم ریختند، این افراد با ارایه ضمانت نامه قلابی حدود صد میلیارد تومان قیر را تحویل گرفته و معمولا با قیمتی پایین تر از قیمت تمام شده صادر می کردند و تقریبا همه صادرکنندگان خوشنام و قدیمی را از بازار اخراج کردند و رهبری بازار قیر را از ما گرفتند  و آنچه که نمی بایست اتفاق افتاد و شرکت نفت جی که سالانه ۳۰۰ میلیارد تومان سود خالص داشت به شرکتی زیان ده و فاقد نقدینگی تبدیل شد ،نه تنها قیر صادراتی را مجانی خریداری کردند بلکه قیر داخلی را نیز با قیمت یارانه ای می خریدند و صادر می کردند و وقتی که ستاد مبارزه با قاچاق ارز وکالا ایشان را به جرم قاچاق دستگیر کرد، حمید باقری با ارتباطاتی که در قوه قضاییه و خصوصا دفتر آیت الله شاهرودی داشت از زندان رهایی یافت و نهایتا آقای نقدی از ستاد مبارزه با قاچاق عزل شد و عمق نفوذ ایشان در قوه قضاییه و مجریه آشکار شد، ایشان باعث شد که نه تنها ما از سال ۹۰ قیر را رها کنیم،بلکه دیگران نیز عطایش را به لقایش ببخشند.متاسفانه امثال ایشان و بابک زنجانی آغازگر فساد بخش خصوصی در حوزه نفت بودند و این ویروس امروز به بخش فراورده ها سرایت کرده و صادرات هیدرو کربور با ابهام جدی مواجه است و متاسفانه ستاد مبارزه با قاچاق با تغییرات مکرر مدیران و کارشناسان مواجه است و توان لازم جهت کنترل این وضعیت را ندارند، ثبت ۳۰۰۰ نوع استاندارد کالایی چیزی جز فساد و تقلب نیست ولی ستاد و کارگروه آنرا به رسمیت شناخته و اراده ای بر اصلاح آن ندارد، ضمنا دولت و وزارت نفت با توزیع نفت سفید و مازوت یارانه ای که هیچ منطقی ندارد به این قاچاق کمک می کنند و پالایشگاه نیز با فروش “لوب کات” با نامهای دیگر در بورس تامین کننده بخشی از نیازهای خلافکاران شده اند و یک روزی اگر این پرونده رسیدگی شود تشت رسوایی آنان از بام بازار خواهد افتاد که امیدوارم این اتفاق هر چه زودتر صورت پذیرد.

در عرصه داخلی کاهش قیمت ارز در این هفته ادامه یافت و این قیمت با واقعیت های بین المللی کشور خصوصا ارتباطات بانکی همخوانی ندارد و فعلا در هیچ یک از کشورها روابط بانکی برقرار نیست و فقط قول هایی مبنی بر همکاری کونلون و هالک بانک ترکیه شنیده می شود، ضمنا بانک مرکزی با متوقف کردن ثبت سفارش ها و ایجاد محدودیت در نقل و انتقال توامان باعث بی خاصیت شدن ارز شده است که در صورت عدم موفقیت در صادرات نفت و دریافت وجه آن می تواند کوتاه مدت و زودگذر باشد، لذا ضروریست که با یک برنامه میان مدت ارز را مدیریت کرد و دلخوش کردن به کاهش مقطعی به صلاح کشور نیست و خطرناک است.
در سالهای اخیر کشور گرجستان در بورس سرمایه گذاری و اقامت قرار گرفته بود و بسیاری از ایرانیان اقدام به راه اندازی کسب وکار و خرید ملک نموده و این کشور را ایده ال و بهشت سرمایه گذاری معرفی می نمودند ولی من هیچوقت در مشاوره هایم به دوستان و فعالان، گرجستان را توصیه نکردم و الان هم با انتخاب شدن یک رییس جمهور غرب گرا ایرانی ها با ریسک کار و سرمایه هایشان در این کشور مواجه شده اند و احتمالا مجبورند به ایران بازگشته یا راه ترکیه را در پیش گیرند.

اخیرا از حیدرالعبادی نقل شده که ادعا کرده ایران مانع نخست وزیری وی شده، ظاهرا ایشان فراموش کرده که به علت عملکرد ضعیف و فساد گسترده، مرجعیت اعلای عراق اعلام نمود که” لا یحرب المجرب” یعنی کسانی که تجربه شده اند و تا الان مدیر بوده اند دیگر حق ندارند مدیر شوند ولذا ایشان هم مشمول این قاعده شد و وقتی که برای حلب حمایت امریکایی ها از نخست وزیریش اعلام نمود که به تحریم های امریکا علیه ایران پایبند خواهد بود با موج وسیع مخالفت جریانهای سیاسی و مذهبی عراق مواجه شد و ادامه کار ایشان غیر ممکن شد، لذا ایران نبود که مانع شد بلکه مرجعیت و نمایندگان عراق در پارلمان این تصمیم را گرفته و ایشان را خانه نشین نمودند.