روزنوشت دوشنبه ۱۹ الی پنجشنبه ۲۲ مرداد ماه سال ۹۴ : تجار بزرگ ترک و بازار ایران، دیدار با هیئت چینی، سفر به ترکیه، جلسه جالب چند ملیتی، بازار گاز مايع ترکیه وغیبت ایران، دیدار با هیاتی از یونان، دیدار مجدد با هیئت چینی، تماشای بازی فوتبال پرسپولیس – سپاهان

۱۹ مرداد: بی اعتمادی تجار بزرگ ترکیه به ایران

از هفته قبل قرار ملاقاتی با رئیس اتحادیه صادر کنندگان ترکیه براي يكشنبه داشتم ولی به علت سفر مشهد (شرکت در جلسه هیات نمایندگان اتاق ایران) و برنامه بازگشت هیئت ترکیه‌ای در صبح دوشنبه، ساعت یک نیمه شب مستقیما از فرودگاه به هتل رفته و تا ساعت سه بامداد با این هیئت جلسه داشتم. رئیس اتحادیه صادر کنندگان ترکیه از تجار معروف ومتمول ترکیه است که روابط نزدیکی با آقای عبدالله گل دارد و هنوز خاطره فسخ قرارداد “تاو” و”ترکسل” را فراموش نکرده‌است. او اعتقاد دارد سرمایه گذاران بزرگ ترکیه به ایران اعتماد ندارند و با احتیاط شرایط ایران پس از تحریم را رصد میکنند. ترک‌ها مدعی‌اند که از محل طلب گازی ایران از ترکیه توافق شده که در ایران پروژه‌های پیمانکاری بگیرند. البته ایشان با دوستانش در مرحله اول علاقمند به گسترش روابط تجاری هستند. نقطه نظراتم را بیان کردم وقرار شد ایده‌ها از دو طرف بررسی و نسبت به شناخت از یکدیگر اقدام کنیم و در دوهفته اینده یک ملاقات کاری در استانبول داشته باشیم. دير وقت به خانه رسيدم و بعد از اقامه نماز صبح خوابيدم.
۲۰مرداد: ملاقات نصفه و نیمه با هیات چینی

با توجه به روزهای پر كاري كه داشتم تا ساعت یازده صبح استراحت کردم و پس از آن پیگیر جلسه با امور بین الملل شرکت نفت شدم. تا قبل از سفر دوشنبه شب به تركيه تلاش کردم در رابطه با موضوعات كاري هماهنگ‌های انجام دهم كه ميسر نشد و به علت تعطيلي فردا همه درگير بودند .
مدیر عامل شرکت “هوادونگ” چين و دو نفر از مديران دفتر تهران این شرکت به دفتر “پالايشگاه سروش” آمدند تا در رابطه با خريد ١٤٠ سهم جديد پالايشگاه با من مشورت و تبادل نظر كنند، به سوالات و ابهاماتشان پاسخ دادم . سپس خواهش کردند که با توجه به اینکه در مزایده کنسانتره مس شرکت ملی مس برنده شده‌اند ولی اعلام نشده و موفق به دريافت كالا نشده‌اند موضوع را برای آنها پيگيري كنم كه مشكلشان حل شود. لذا قرار ملاقاتی را برای این گروه با مس هماهنگ کردم تا تکلیفشان مشخص شود. سپس به کارهای جاری پرداختم و قسمت عمده وقتم را صرف نوشتن روزنوشت چند روز گذشته كردم تا دقيق و منصفانه باشد. خصوصا در رابطه با جلسه هیئت نمایندگان اتاق ایران در مشهد و فكر ميكنم موفق شدم و اغلب خوانندگان رضايت داشتند.
اصرار داشتم که امروز با مربی به تمرین بپردازم تا اضافه وزن کمی که اخیرا به علت ماه رمضان و سفر های متعدد داشته ام را كم كنم ولی مربی ام يه يك مراسم دعوت بود و لذا تمرین لغو شد. به خانه بازگشتم و خود را محیای سفر به ترکیه کردم. پرواز ساعت پنج صبح بود، با توجه به ورود امشب هیئت چینی برای دیدار و مذاکره از طریق سی آی پی هماهنگ کردم که وارد شوند و من هم زودتر به فرودگاه بروم تا جلسه اوليه را در ‌آنجا داشته باشيم. قرار شد اين دوستان تا چهارشنبه شب منتظر بازگشت من از تركيه شوند. دو نفر از آنان براي اولين بار از ايران بازديد ميكردند و يكيشان ١٥ سال قبل براي خريد قير از ايران بازديد كرده بود. پس از آن پیام هایی كه در تلگرام در”گفتگوي نفتي” “خبر انرژی” ، “تحولات نفت و انرژي” ، “اقتصاد سپید و “گروه توسعه تجارت” ردوبدل شده بود خواندم و دوساعتي مشغول بودم ، وقتي سر بلند كردم متوجه حضور آقایان “مهدي کرباسیان” ( ايميدرو)و دکتر مجيدقاسمی ( بانك پاسارگاد) در” سی ای پی” شدم وبه نزد آنان رفتم و تا ساعت چهارصبح پیرامون موضوعات مختلف بحث و گفتگو کردیم .
۲۱ مرداد: شرکت در جلسه چند ملیتی

با وجود اینکه بليطم بزینس بود ولی پرواز خوبي با “اطلس جت” نداشتم و صندلي بيزینسش با صندلي هاي عادی فرق چندانی نداشت و موفق به استراحت نشدم. یک ساعت هم از فرودگاه تا “سويس هتل” در ترافیک بودم و ساعت نه به هتل رسیدم ، سه ساعت استراحتی کردم و ساعت یک بعد از ظهر عازم جلسه شدم .
اين جلسه از یک ماه قبل با دوستان عراقی و ترک هماهنگ شده بود و جلسه خيلي جالبی بود زيرا از ملیت‌های مختلف ازقبيل ترک، سوری، عراقی، تونسی، مغربی و ایرانی در این جلسه حضور داشتيم ، یکی به نمایندگی از شرکت‌های فرانسوی و دیگری به نمایندگی از شرکت های استرالیایی وسومي از طرف تركها ،ابتدا با یکدیگر آشنا شدیم و در مورد موضوعات منطقه وخصوصا توافق ايران با غرب بحث و تبادل نظر کردیم و سپس تا حدود ساعت چهار و نیم عصر مذاكره جدي داشتم ، دوستان عراقي كه معرف من بودند از اطلاعات تخصصي و تسلط من بر موضوعات نفتي شادمان وسربلند بودند. ميزبان که از مذاکرات رضایت داشت قایق تفریحی‌اش را براي خوردن ناهار در يكي از جزاير استانبول و گشت زدن در تنگه بسفر فرا خواند و در رستوران متعلق به باشگاه گالاتاسرای ناهار خوردیم .
وقتی به هتل بازگشتم هادی ، نازنين وهیراد از تهران رسيده بودند ، دخترم فهمیه و شوهرش امیر حسین با نوه هايم نیز كه از چند روز قبل برای کارهای نساجي امیر حسین در ترکیه حضور داشتند به ديدنم آمدند و با هم شام خوردیم .
با توجه به جلسات فشرده روز بعد زودتر به اتاق رفتم تا خود را محیای جلسات فردا کنم.
۲۲ مرداد: روزی پر از جلسه

اولين جلسه از ساعت ده صبح شروع مي‌شد. ابتدا با یکی از وکلای ترک که به نمایندگی از چندین شرکت ترکیه‌ای پیگیر سوآپ گاز ، ترانزیت گاز و برق ميباشد جلسه داشتم. وی به زبان انگليسي مسلط است و روابط خوبي با حزب حاكم دارد و لذا گاها در مورد كارهاي خودم در ترکیه با ایشان مشورت می‌کنم. به اتفاق ایشان عازم جلسه با یکی از شرکت‌های بزرگ ترک شدیم . این شرکت در زمینه LPG فعال است و اخيرا حدود سیصد تا پمپ بنزین متعلق به “شركت توتال” را خریداری کرده و برای همکاری با ما ابراز تمايل کرده بود.

بازار “ال پي جي” تركيه برای من جالب بود و اينكه چرا ما نمی توانیم گاز مایع به ترکیه صادر كنيم ؟؟ ترکیه بیش از دو و نیم میلیون تن گاز مایع در سال مصرف می کند و تنها سیصد هزار تن آن تولید خود ترکیه است و بقیه از کشورهایی نظیر روسیه ، آذربایجان و الجزایر تأمین می شود. زمانیکه بازار ایران را تشریح کردم و طرف مقابل نیز بازار ترکیه و قیمت های خرید را توضیح داد. از قیمت‌هایی که از الجزاير خريداري ميكنند متوجه موضوع شدم ، زيرا متوسط قیمت CP عربستان که ملاک قرارداد های خلیج فارس هست بالای سیصد و هشتاد دلار است، در حالی که تركها ادعا داشتند که گاز مایع را از الجزایر به قيمت ٢٤٥ دلار ميخرند، فلذا باید به ترک ها حق داد که خرید از الجزایر و روسیه را ترجیح بدهند ضمن اینکه گاها محموله های گاز مایع قزاقستان در دریای سیاه با قیمت هاي بسيار پایین عرضه ميشود كه روي قيمت اثر ميگذارد و لذا فکر می‌کنم که ما بايد بازار گاز مایع ترکیه را فراموش كنيم ودر اين بازار قادر به رقابت نيستيم واين پرونده فعلا بيته خواهد شد.

عصربا هیئتی از یونان قرار داشتم و لذا سر راه به هتل به اتفاق اقاي هامان و سيد هادي ناهار خورديم و به هتل بازگشتم. دوستان يوناني صبح ساعت هفت از یونان حرکت کرده بودند و بعد از ٨ ساعت رانندگی به هتل رسیده بودند. از آنان پذيرايي كردم و در مورد علایق مشترک دو کشور گفتگو کردیم. یونانی ها در زمینه های حمل و نقل ( كشتيراني)، ماهیگیری و پالایشی امکانات خوبی در اختیار دارند ولي اقتصاد یونان بحراني است و امکان عقد قرارداد پالايشي agreement) process ( و فراورده‌های آن در کشورهای اروپایی وجود دارد. لذا در مورد این موضوعات بحث کردیم. ضمنا یونانی‌ها علاقمند به خريد قیر فله هستند و ادعا دارند که می‌توانند ماهانه ده هزار تن قیر خریداری و در بازارهاي منطقه به فروش برسانند.
بعد از اتمام جلسه دوستان مجددا با ماشین به سمت یونان حرکت کردند وقول دادم در آینده نزدیک از یونان بازدید كرده و سپس دوستان یونانی ازایران بازديد داشته باشند .
پس از آن ادامه جلسه با دوستان چند مليتي داشتم و مذاكرات را جمع بندی کردیم و وظيفه هر يك را در پيگيري كار مشخص شد وبرخی از موضوعات بین طرفین مکتوب شد و سپس دوستان مدارک خود در رابطه با شرکت های نفتی پرتغال، استرالیا و کشورهای عربی خصوصا مراکش ارائه دادند و قرار شد هر دو طرف پیگیری‌های لازم را برای همکاری های آینده انجام دهند .
تاجر سوري اصرار کرد تا من را تا فرودگاه مشايعت كند ، لذا ساعت هفت عازم فرودگاه شديم.به علت شلوغی مسیر و ترافيك نگران از دست دادن پرواز و بدقولي به هيات چيني بودم كه راننده ترک دست به كار شد و با استفاده از کارت ویژه ای كه رياست جمهوري تركيه براي تجار معتبر تركيه صادر كرده از مسیر ويژه (آمبولانس و پلیس) حركت كرده و بعد از یک ونيم ساعت بالاخره به فرودگاه رسیدیم .
پس از اقامه نماز و صرف شام در لانچ عازم ایران شدم .
حدود پنج صبح به منزل رسیدم و پس از کمی استراحت با مهمانان چيني برای ناهار به رستوران “پارك وي” در فرشته رفته وغذای بسیار خوشمزه ای خوردیم ( جای شما خالی) سپس عازم شركت نفت شديم و يك جلسه بسیار خوب وطولاني با مديران بین الملل داشتيم. فکر کنم براي طرفين راضي كننده بود و قرار شد يك هيات هفته آينده از امكانات اين شركت بزرگ بخش خصوصي بازديد و در مورد عقد قرارداد تصميم گيري كنند، پس از آن چند دقيقه‌اي در رابطه با سیاست نفت تا رفع تحریم‌ها گفتگو كردم و اطلاعاتم را ازملاقاتهای اخیر در سفرهاي خارجی بيان كردم .

پرسپولیس در آینده حرف ها برای گفتن دارد
پس از جلسه با مهمانان به هتل رفتم و با توجه به حضور مادرم در تهران اجازه گرفتم که به منزل بروم واين هيات با راننده راهی کاخ سعدآباد و دربند شوند ، برنامه فردا را مطابق نظر آنان هماهنگ کردم که عبارت بود از برج آزادی ، برج میلاد، ميدان منوچهری (برای خرید آنتیک) و بازديد از امام زاده صالح و مسجد ملكي ، به خانه آمدم و بازی پرسپولیس و سپاهان را تماشا کردم عليرغم شکست پرسپولیس معتقدم که نتيجه اين مسابقه ميتوانست متفاوت باشد و این شکست ناعادلانه بود و این تیم در آینده حرفایی برای گفتن دارد و باید هواداران و مدیران این تیم صبوری به خرج دهند .

والسلام